خلاصه ماشینی:
"در یک آزمون 2*2*4 از یک جامعه آماری با 585 عضو که شامل بزرگسالان غیردانشجو و دانشجویان دورهی لیسانس بودند،اثر انگیزه،سبک ارتباطی و آزادی فعالیتهای روابطعمومی(وجود یا عدم وجود مجوز)را مورد آزمایش قرار گرفت و طی آن مشخص شد عامل اصلی تأثیرگذار بر مدیریت احساسات در روابطعمومی،«انگیزه» است که آن را نوعی رفتار دفاعی میدانند.
آیا ممکن است عامل تضعیف جایگاه روابطعمومی یک عامل بازدارندهی درونی باشد؟ این نوشتار،با محوریت قرار دادن مدیریت احساسات به عنوان قالب نظری پژوهشی و بهرهگیری از روشهای تجربی سعی در بررسی تأثیرپذیری دیدگاههای عموم از سه جنبهی خاص از روابطعمومی دارد: 1)انگیزههای انجام طرحهای روابطعمومی 2)سبکهای ارتباطی مورد استفاده 3)حرفهایگری کارگزاران روابطعمومی هرچند روشهای تجربی کارآیی اندکی در پژوهشهای روابطعمومی دارند اما اکثر پژوهشهای انجامشده در مورد مدیریت احساسات،از روشهای تجربی بهره بردهاند.
این نوشتار،همچنین،دو عامل سبک ارتباطی و حرفهایگری کارگزاران را که تصورات منفی مربوط به انگیزههای مدیریت احساسات را به دلیل پذیرش نقشهای جانبدارانه متعادل میکنند،مورد بررسی قرار داده است: تأثیر سبک ارتباطی: در سالهای اخیر،الگوهای«متقارن»و دوسویهی روابطعمومی برپایهی سبکهای متنوع،به عنوان ابزارهایی برای ارتقای جایگاه حرفهای روابطعمومی به شمار آمدهاند.
فرضیهی این آزمایش به قرار زیر بود: در ارزیابی کلی عموم از روابطعمومی،در شرایطی که کارگزاران دارای مجوز با انگیزههای بشردوستانه در یک محیط ارتباطی دوسویه فعالیت میکنند،روابطعمومی جایگاه مناسبتری را نسبت به شرایطی دارد که کارگزاران آن فاقد مجوز بوده،و با انگیزههای خودخواهانه از روشهای ارتباطی یکسویه استفاده میکنند."