خلاصه ماشینی:
"به منظور فهم بیشتر این فرآیند،مهم است که بررسی شود چگونه فولکسونومیها ساخته میشوند و مورد استفاده قرار میگیرند،و میزان نیازهای کاربران را که در فهرست سرعنوانهای موضوعی موجود یافت نمیشود،منعکس میکنند(اسپیتری،2007).
بنابراین،سرویسهای برچسبگذاری در فولکسونومی به کاربران اجازه میدهد که آزادانه برچسبگذاری کنند و متن را به اشتراک گذارند،به طوری که آنها اطلاعات را فقط برای خودشان سازماندهی نمیکنند،بلکه آنها میتوانند اطلاعاتی را که دیگران سازماندهی کردهاند،جستوجو کنند.
برای اینکه دریابیم چگونه میتوان برچسبها را بیشتر قابل جستوجو ساخت،لازم است کاربران را شناخته و دلیل انتخاب برخی از برچسبهای خاص از سوی آنها را بفهمیم.
در حال حاضر اطلاعات کمی دربارهء روند تصمیمگیری در انتخاب برچسب در دسترس است و دادهها،اندکی کمیاب هستند یک راهبرد مفید میتواند بررسی انگیزههای کاربران هنگام اضافه کردن برچسبها،مشاهدهء دلیل انتخاب کلمات خاص،شمردن تعداد برچسبهایی که اضافه میشوند و مقایسهء چگونگی دستهبندی اقلام یکسان توسط کاربران مختلف باشد.
-برچسبهایی با غلط املایی(مانند library, (library ؛ -برچسبهای ترکیبی که به صورت نامناسب کنار یکدیگر قرار گرفتهاند(مانند (TimBernersLee ؛ -برچسبهایی که دربارهء مفرد و جمع به کار گرفته شدن از عرف پیروی نمیکنند(مانند apple,apples )؛ -برچسبهای شخصی که در میان جوامع گستردهتر مفهوم خاصی را نمیرسانند(مانند mydog )؛ -برچسبهایی که فقط یک بار در پایگاه داده ظاهر میشوند(مانند billybobsdog )؛ برای آنکه فولکسونومیها ارزش اجتماعی بیشتری ارائه کنند،بسیاری از افراد گمان میکنند که ایجاد برچسبها باید بیشتر حرفهای گردند،ولی آیا مشکلات واقعا همانهایی است که در بالا توضیح داده شد؟(گای،2006).
یک سیستم بر پایهء فولکسونومی باید از یک اصطلاحنامه استفاده کند؛ -برای فراهم کردن کاربرد اصطلاحاتی که در زمینهء موضوعی معین ممکن است که استاندارد شده باشد."