خلاصه ماشینی:
نویسنده در بخش دوم مدخل(صص 20-71)ابتدا از منابع مورد استفاده خود صحبت به میان میآورد و اشاره میکند که در تدوین این اثر از سه گروه منبع استفاده کرده که عبارتند از: 1)«ابتدانامه»،نخستین مثنوی سلطان ولد که کهنترین و صحیحترین منبعی است که اطلاعات کافی از زندگی و اندیشههای مولانا میهد.
جریان حرکت بهاءالدین ولد و همراهانش از بلخ به سوی قونیه به تفصیل در این بخش مورد اشاره قرار گرفته است.
این بخش با مراحل آموزشی مولانا به پایان میرسد که با نفس پدرش بهاءالدین ولد و سید برهان الدین ترمذی پخت و در آئینه نورانی شمس سوخت.
پیش از معرفی استادان مولانا از دانشمندانی چون سنایی غزنوی،فرید الدین عطار و با یزید بسطامی یاد شده که بر مولانا تأثیر گذرادهاند:«نخستین مرشد مولانا پدرش بهاءولد بود که دو تن از دوستان و مریدان خود به نام شرف الدین سمرقندی و سید برهان الدین ترمذی را برای تربیت مولانا موظف ساخت.
در این بخش از استادن مولانا که هرکدام به نحوی در تکوین شخصیت وی مؤث بودهاند،یاد شده است:«پس از درگذشت بهاءولد، وظیفه تربیت مولانا به گردن سید برهان الدین افتاد که با لقب«محقق» و«فخر الدین»مشهور بود.
وی که فهمیده بود بهاءالدین ولد رحل اقامت در قونیه افکنده،روی بدین سرزمین نهاد و زمانی به این شهر رسید که یک سال از فوت بهاءولد میگذشت...
در صحبت از شخصیت ادبی مولانا اشاره شده است که وی آثار همه شاعران عرب را خوانده و با ظرایف شعر فارسی به خوبی آشنا بود.