چکیده:
<P> زیارت جامعه کبیره از امام هادی علیهالسلام روایت شده است و در شناخت ویژگیهای امامان معصوم علیهمالسلام مضامین بلندی را در بر دارد. درباره سند این زیارت، بحثهایی مطرح شده است. نگارنده در این گفتار، ابتدا از ضوابطی که در ارزیابی حدیث بر مبنای طریق روایتی آن آورده است، نتیجه میگیرد که کلام دانشمندان رجالی پیشین، آخرین کلام در باب وضع راویان نیست. آنگاه درباره موسیبن عمران نخعی بحث میکند و بر اساس مشایخ و راویان، وثاقت او را نشان میدهد. سپس درباره صحت سند زیارت جامعه، از چند دیدگاه دیگر سخن میگوید.</P>
خلاصه ماشینی:
"لذا اگر کسی بخواهد عقیده و علم خود را بر مبنای بحث و بررسی و تحقیق و اجتهاد استوار سازد، حق تقلید ندارد؛ بلکه باید خود شخصا تحقیق کند و علت تضعیف و توثیق هر راوی را بیابد و بنگرد که آیا آنچه درباره راوی گفتهاند، صحیح است یا آنکه به او نسبت داده شده است و جای سخن و تأمل دارد؟ این موضوع بسیار خطیر است؛ زیرا ما در این نتیجه گیری علمی، بنیان یک بهرهگیری دراز مدت از میراث علمی دینی خود را بنا مینهیم و به تعیین درجه و کیفیت نگاهبانی این میراث میپردازیم.
این اعتراض وارد نیست؛ زیرا موسیبن عمران نخعی که در سند زیارت آمده، همان است که شیخ صدوق در کتاب «من لایحضره الفقیه»، او را «موسیبن عبدالله» دانسته (18: ج 2، ص 609) و در عیون اخبار الرضا علیهالسلام او را «موسی بن عمران» نام برده است.
3. طریق روایی موسیبن عمران نخعی درباره «موسیبن عمران نخعی» ـ چنان که از بررسی روایات بسیارش در کتابهای صدوق و غیر او بر میآید ـ باید گفت: 3ـ 1) او شاگرد عمویش «حسین بن یزید نوفلی» بوده و بیشتر روایاتش را از او نقل کرده و شیخ طوسی در «عدة الاصول» به توثیق او اعتماد کرده ـ چنان که بیان خواهد شد ـ و او را از اجلا دانسته است."