خلاصه ماشینی:
"باب دوم:امور عامه باب سوم:گونههای اعراض وجودی و اعتباری باب چهارم:اجسام طبیعی،مقومات و احکام آنها باب پنجم:نفوس،صفات آنها و اثارشان باب ششم:عقول و آثارشان در عالم جسمانی و روحانی باب هفتم:واجب الوجود،وحدانیت او و دیگر صفاتش ابن کمونه در آغاز دربارهءانگیز خود از تألیف این کتاب میگوید:<<ارباب باورهای عقلی و شرعیات نقلی بر این اتفاق نظر دارند که ایمان به خدا و روز بازپسین و عمل به صالحات،غایت کمالات انسانی است و بدون انها نمیتوان به نیکبختی سرمدی نایل شد و از شقاوت اخروی رهایی یافت.
برای اثبات این مدعا در ظاهر به شش وجه متوسل میشود: -اگر دو فرد از نوع واجب وجود داشت،این دو در ماهیت واجبی مشترک و هریک در هویت از جهتی ممتاز بودند؛و این بدان معناست که هریک مرکب باشند-از ما به الاشتراک و ما به الامتیاز-و هر مرکبی نیازمند اجزای خویش است و نیاز با وجوب وجود ناسازگار است.
-واجب تعالی همانگونه که در ذات واجب است،در فاعلیت نیز واجب است،چه اگر اینگونه نباشد،بدان معناست که تأثیرش در معلول او متوقف بر امری دیگر است تا وجود معلول اول ترجیح یابد،و این مستلزم آن است که قبل از معلول اول چیز دیگری موجود باشد.
*کیفیتهای مختص به کمیات،اعراضی هستند که عروضشان بدون کمیت متصور نیست و بر دوگونهاند: -کیفیات مختص به کم متصل،مانند شکل و استقامت -کیفیات مختص به کم منفصل،مانند زوجیت و فردیت ابن کمونه در ادامه گونههای مختلف شکل چون کره،مخروط و استوانه و خط مستقیم و منحنی را تعریف میکند و تصریح دارد اینکه تنها به تعریف برخی از اشکال بسنده کرده بدان دلیل است که اولا این بحث مربوط به علم ارثماطیقی یا هندسه است و ثانیا تعریفشان روشن است،مانند مربع و مثلث."