خلاصه ماشینی:
به سخنی دیگر با توجه بدین واقعیت غیر قابل انکار که در فلسفه،در شعر و به طور کلی در تمامی حوزههای اندیشهء اسلامی،بیشتر اندیشمندان،شاعران و فلاسفه (به ویژه دو تن از سه فیلسوف مورد بحث در این مقاله) ایراین بودهاند،مترجم به خود این اجازه را داده است تا اصطلاح«عربی»نویسندگان مقاله را در دو مورد به «اسلامی»بازگردانده یعنی به جای«اندیشهء فیلسوفان عرب زبان»،«اندیشهء فیلسوفان اسلامی»و به جای شعر عربی«شعر اسلامی( فارسی و عربی)بگذارد.
البته دیدگاه کلی این فیلسوفان در زمینهء ارتباط فلسفه با زبان در فصل مربوط به منطق بررسی میشود و در این فصل،توجه ما بیشتر بر رابطهء فلسفه با شعر خواهد بود و اینکه چگونه شعر سبب پدید آمدن رفتارهای مناسب میگردد؛هر چند در صورت لزوم به انواع دیگر گفتارهایی که بدین بحث مربوط است نیز اشاره خواهد شد.
40 در اینجا پرسش مهم دیگری مطرح میشود:اگر شعر هنری است خیالی،و اگر هنر خیالی سوای هر گونه ملاحظات تعقلی و بدون در نظر گرفتن اینکه موضوع آن با حقیقت سازگار باشد یا نباشد،نفس انسان را تحت تأثیر قرار میدهد،پس چگونه فلاسفهء اسلامی شعر را نظامی منطقی میدانند و این در حالی است که علم منطق را مجموعهء قوانینی دانستهاند که سبب تمایز حقیقت از غیر حقیقت و ترسیم شناختهها از ناشناختههاست؟برای پاسخ دادن بدین پرسش باید آنچه را در صفحات پیش گفتیم بار دیگر تکرار کنیم، تکرار این نکته که نیروی خیال( متخیله)گاه به طور مستقل عمل میکند و گاه نقش خود را به پیروی از عقل عملی انجام میدهد.