چکیده:
توسعه جامعه زمانی محقق میشود که همه توانمندیهای آن بالفعل گردد.حضور و مشارکت زنان به عنوان نیمی از اجتماع نقش انکارناپذیری در این فرایند دارد.اسلام مکتبی است که قوانین و احکام خود را بر اساس رشد و کمال نفسانی و پرهیز از هرز روی استعدادها استوار میسازد و به همین دلیل ضوابط و معیارهای دقیقی را در زمینه ارتباطات زنان و مردان برقرار کرده است.اشتغال و حضور زنان در صحنههای اجتماعی خواه ناخواه به گسترش این مراودات و ارتباطات میانجامد. در احکام شرعی و قوانین فقهی مبتنی بر شرع چگونه بین این معیارهای منطقی و ضرورت اشتغال و حضور اجتماعی زنان جمع میشود و قوانین فقهی و حقوقی چه محدودهای را در خصوص اشتغال زنان ترسیم مینماید؟
خلاصه ماشینی:
"ماده 11 این کنوانسیون مستقیما به مسئله اشتغال بانوان توجه دارد که مفاد آن را در ذیل میخوانید: 1-دول عضو کلیه اقدامات مقتضی را بعمل خواهند آورد تا هرگونه تبعیض علیه زنان در اشتغال از بین برود و بر اساس اصل تساوی زنان و مردان،حقوق مشابه برای آنها تضمین شود؛ بویژه موارد زیر: الف:حق اشتغال به کار به عنوان لاینفک تمام افراد بشر؛ ب:حق استفاده از فرصتهای استخدامی یکسان،از جمله اعمال ضوابط یکسان برای استخدامی؛ ج:حق انتخاب آزادنه حرفه و پیشه،حق برخورداری از ارتقاء مقام،حق برخوداری از امنیت شغلی و تمام امتیازات و شرایط شغلی و حق استفاده از دورههای آموزش حرفهای و بازآموزی،از جمله کارآموزی و شرکت در دورههای آموزش حرفهای پیشرفته و آموزش مرحلهای؛ د:حق دریافت دستمزد برابر و نیز استفاده از مزایا و حق برخورداری از رفتار یکسان در مشاغلی که دارای ارزش برابر است و همچنین قضاوت یکسان در ارزیابی کیفیت کار مشابه؛ ه:حق استفاده از بیمههای اجتماعی بویژه در دوران بازنشستگی،دوران بیکاری،هنگام بیماری و ناتوانی و دوران پیری و در سایر موارد از کارافتادگی و نیز حق استفاده از مرخصی استحقاقی؛ و:حق حفظ سلامتی و رعایت ایمنی در کار،از جمله حمایت از وظایف تولید مثل."