خلاصه ماشینی:
"در تحقیق حاضر به لحاظ اهمیت عامل انسانی در سازمانهای دولتی و به ویژه نقش برنامهریزی در کاربرد مناسب این منابع،برنامهریزی منابع انسانی در مدیریت دولتی را به عنوان شاخصی برای سنجش مدیریتگرایی مورد استفاده قرار دادهایم.
به طور خلاصه،بحث بنیادی از آنجا شروع شد که مدیریت در بخشهای دولتی و خصوصی،چه تفاوتها و تشابهاتی دارد؟آیا میتوان در هر دو آنها از فنون و ابزار یکسان استفاده کرد؟شرایط درون و بیرون سازمانی چه تأثیری در استفاده از این تکنیکها و ابزارها دارد؟ برای پاسخ به این پرسشها و پرسشهای دیگر از این قبیل لازم است به تشابهات و افتراقهای مدیریت در سازمانهای دولتی و خصوصی توجه شود.
(به تصویر صفحه مراجعه شود)مراحل تحقیق براساس پیشفرضهای اشارهشده،سه محور برای تحقیق انتخاب شد تا وجود سه رابطه میان شرایط سازمانی(متغیر مستقل)و برنامهریزی منابع انسانی،به عنوان شاخصی برای مدیریتگرایی(متغیر وابسته)مورد بررسی قرار گیرد.
(به تصویر صفحه مراجعه شود)فرضیه دوم:آموزش مدیریت در سازمانهای دولتی ایران،موجب تغییر نگرش و رفتار مدیران در استفاده از برنامهریزی منابع انسانی شده است.
*نتیجهگیری فرضیه دوم:تحلیل محتوایی حاصل از پرسشنامه مدیران و عملکردهای مدیریت نشان میدهد که آموزش مدیریت،موجب تغییر نگرش و رفتار مدیران در استفاده از برنامهریزی منابع انسانی شده و این روند طی پنج سال محدوده زمانی تحقیق (1375-1371)روبهگسترش بوده است.
(به تصویر صفحه مراجعه شود)فرضیه سوم:تغییر در شرایطی محیطی سازمانهای دولتی ایران،در استفاده از برنامهریزی منابع انسانی تأثیر داشته است.
به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت که مدیریتگرایی در سازمانهای دولتی ایران در حال رشد است و مدیران باید به استقبال این پدیده بروند و با اهمیت دادن بیشتر به آموزش مدیران،توجه بیشتر به عوامل محیطی تأثیرگذار در سازمانها و سعی در استفاده بهینه از امکانات سازمانی،به توسعه سازمانی،سرعت بیشتری ببخشند."