چکیده:
جری ماندر یکی از منتقدان صاحبنام در عرصه نقد تحولات تکنولوژیک غرب است که در این مصاحبه اشارات ظریفی به جنبههای قابل نقد فنآوریهای روز جهان مینماید:این که مدافعان جریان سلطه تکنولوژیک چگونه به معرفی یک سویه فرآوردهها و دستاوردهای خود میپردازند و روی دیگر سکه را که تخریب کره زمین،محیط زیست،سلامت بشر و...باشد،پنهان میدارند و در نهایت، برآیند کلام آن،تسلیم بشریت در برابر غول تکنولوژی و سپردن مهار اختیار انسانها به دست آن است.
خلاصه ماشینی:
"همین طور بیوتکنولوژی سؤالات دیگری را به ذهن متبادر میسازد:اگر مهندسی ژنتیک،درمانی برای ایدز بیابد،آیا باز هم به دلیل بد بودن بیوتکنولوژی-با در نظر گرفتن همه جنبههایش-دست رد بر سینه آن درمان میزنیم؟ *جای یک اصل فلسفی در فرهنگ ما خالی است-درک نقش انسان در روی زمین-و اینکه او میتواند قبل از گسترش روزافزون این فنآوریها،اطلاعرسانی کند.
امروزه میتوان سؤالاتی در زمینه ژنتیک مطرح نمود-کما اینکه شما مطرح فرمودید-،ممکن است به مرور زمان این سؤال و جوابها تغییر کند اما با این وجود، حقیقتی اصیل و زیر بنایی وجود دارد و آن اینکه جامعه نباید به سمتی هدایت شود که درمان تمام دردهایش را در فنآوریهای جدید بیابد و اگر چنین شد،بسیار خطرناک است.
از این گذشته،ممکن است این گونه تعابیر در مورد کسانی صدق کند که به واسطه تأثیرات جامعه صنعتی-جامعهای که در آن حضور یکدل،تعاملی و دوسویه در طبیعت کاملا از بین رفته است-از صحنه اجتماع کنار رفتهاند،اما آنچه تاریخ نشان میدهد، حکایت اجتماعات فراوانی است که در کنار به اصطلاح تمدنهای تاریخی غرب حضور داشته و تصویری تعاملگرایانه،جامعهمحور و متحدانه از کسب تجربه و زندگی در این جهان را به نمایش گذاشتهاند،نه اینکه فقط به خویش کامیها و تمایلات فردی محدود شوند.
*شما در مورد کامپیوتر-و همین طور تلویزیون-میگویید که بحث بر سر این نیست که چهکسی از آنها استفاده میکند،نکته این است که چهکسی بیشترین بهره را میبرد؟زمانی که یک فرد طرفدار محیط زیست از کامپیوتر استفاده میکند،در همان آن، شرکتهای سهامی،نیروهای نظامی و مؤسسات مالی بیشترین بهره را میبرند.
حال اگر از شما چگونگی تغییر این الگو را جویا شوند،من فقط میگویم،باید نگرش جدیدی را در مردم ایجاد نمود و باید این امکان را برای آنها فراهم کرد که آنچه را از دست دادهاند،تجربه نمایند."