خلاصه ماشینی:
"اندیشهء مستتر در این گفتار آن است است که برای گذار آرام و مسالمتآمیز به دموکراسی باید نهادها و تشکلهای مدنی و مردمی را که صدای جامعه را به گوش حکومت میرسانند،قشرهای مختلف مردم را نمایندگی میکنند،و بدین وسیله مشارکت مردمی را در تصمیمگیریهای سیاسی و سیاستگذاریها امکانپذیر میکنند، تقویت کرد.
11 به همین منوال در یکی از نخستین تحلیلها در مورد نقش سازمانهای غیردولتی در آفریقا که در دههء 0991 میلادی به زیربنای حجم عظیمی از تحقیقات در این زمینه تبدیل شد،چنین استدلال شده بود که تشکلهای غیردولتی در ایجاد و تقویت جامعهء مدنی و دموکراسی از طریق مشارکت مردمی نقش کلیدی دارند.
سرمایهء اجتماعی و تشکلهای غیردولتی رشد انجمنهای سیاسی و مدنی به چند طریق میتواند مشارکت را تسهیل کند و به ارتقاء و تقویت دموکراسی بینجامد:نخست،آموزش سیاسی،به جریان انداختن اطلاعات،ارتقای فضیلتهای مدنی همچون فراگیری چگونگی تشکیل جلسه،استدلال کردن،بسیج،سازماندهی گروهها و جز آن؛دوم، مقاومت در برابر قدرت و رصد کردن آن؛سوم،ارتقای سطح کیفی و کمی نظام نمایندگی و تسهیل تفکر گروهی؛و نهایتا،مشارکت شهروندان در حکومت.
در واقع در گفتار اصلاحطلبی این مسأله به فراموشی سپرده شده که در صورت فقدان،سانسور،تعطیلی یا سرکوب سایر اجزای جامعهء مدنی از قبیل جنبشهای اجتماعی،مطبوعات،اتحادیههای و غیره،فضای تنگ برای فعالیت حزبی،احتمال دخل و تصرف و سرکوب این نهادها از سوی دولت،و ضرورت سیاسی- نبودن آنها،آیا سازمانهای غیردولتی میتوانند نقش واسطههای دموکراسی را بازی کنند؟ سخن پایانی تعاریف متعددی از جامعهء مدنی وجود دارند که در هریک از آنها بر وجوهی از این مفهوم تأکید میشود."