چکیده:
این پژوهش شواهدی را در مورد خصوصیات شرکتهایی که مدیران آنها با استفاده از اقلام تعهدی اختیاری به هموارسازی سود میپردازند فراهم میکند.پس از تفکیک شرکتها به دو گروه هموارساز و غیر هموارساز سود،خصوصیات آنها از لحاظ وجود فرصت و انگیزه برای هموارسازی سود در قالب 6 فرضیه آزمون شد.براساس نتایج حاصل از آزمونهای مقایسه میانگین دو جامعه و تجزیه و تحلیل رگرسیون لوجستیک،در بورس اوراق بهادار تهران شرکتهای هموارساز در مقایسه با شرکتهای غیر هموارساز با داشتن عملکرد ضعیفتر،انگیزه بیشتر و با دارا بودن اقلام تعهدی اختیاری بزرگتر،فرصت بیشتری جهت هموارسازی سود دارند.
This study provides some evidence about the characteristics of firms whose managers use discretionary accruals to smooth income. First، firms are classified into two categories of smoothers and non-smoothers then their characteristics of having opportunity and motivation to smooth income are examined through six hypotheses. Consequently، based on mean comparison of two independent groups and logistic regression analysis، the study provides evidence that income have had a weaker performance leading to a higher motivation compared with non income smoothers in Tehran stock exchange. Moreover they have more opportunity to smooth income because of having larger absolute discretionary accruals.
خلاصه ماشینی:
"پیشینه تحقیق چنی و جیتر در سال 7991 تاثیر اندازه شرکت،نسبت بدهی،نسبت سودآوری،بازده، اقلام تعهدی اختیاری و رشد بر هموارسازی سود را مورد آزمون قراردادند و به این نتیجه دست یافتند که شرکتهای هموارساز نسبت به شرکتهای غیر هموارکننده سود شرکتهای بزرگتری هستند بازده بیشتر و تعهدیهای اختیاری بزرگتری دارند و دارای نسبت بدهی بالاتری هستند.
بر طبق این دو نگاره بین میانگین نسبت بدهی،نسبت سود به کل داراییهای اول دوره(عملکرد)،قدر مطلق تعهدیهای اختیاری و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام(رشد)شرکتهای هموارساز و غیر هموارساز تفاوت معنیداری وجود دارد.
همچنین بر طبق نتایج بهدست آمده از آزمونهای تکمتغیره بین میانگین لگاریتم طبیعی ارزش بازار حقوق صاحبان سهام(اندازه شرکت)و متوسط بازده شرکتهای هموارساز و غیر هموارساز در هر دو سطح سود تفاوت معنیداری وجود ندارد بنابراین فرضیههای اول و چهارم رد نمیشود.
همچنین معادله رگرسیونی در سطح سود خالص را میتوان به شرح زیر بیان کرد: L-1/026-5/778 Bot it+3/105 DA (اقلام تعهدی اختیاری)3/801+(عملکرد)5/877-1/620-برتری لگاریتمی هرچند در آزمون تکمتغیره در روش نتیجه در هر دو سطح سود متغیرهای نسبت بدهی،عملکرد،اقلام تعهدی اختیاری و رشد در دو گروه هموارساز و غیر هموارساز تفاوت معنیداری داشتند ولی در آزمون رگرسیون لوجستیک با بررسی تاثیر همزمان تمام متغیرهای مستقل بر هموارسازی،به دلیل وجود همبستگی بین متغیرهای مستقل تنها تاثیر متغیرهای عملکرد و اقلام تعهدی اختیاری بر هموارسازی معنیداری شد.
نگاره(6):متغیرهای مدل لوجیت (به تصویر صفحه مراجعه شود) نتیجهگیری براساس آزمون تکمتغیره،متغیرهای نسبت بدهی،عملکرد(سود تقسیم به کل داراییهای ابتدای دوره)،اقلام تعهدی اختیاری و رشد در هر دو سطح سود تاثیر معنیداری بر هموارسازی دارند به عبارت دیگر شرکتهای هموارساز نسبت به شرکتهای غیر هموارساز دارای نسبت بدهی بالاتر و عملکرد ضعیفتری هستند،اقلام تعهدی اختیاری بزرگتری دارند و رشد کمتری دارند."