چکیده:
مطالعه دقیق تاریخ به منظور درک و شناخت ریشههای پیوند آن با شعر و ادب،از دیدگاه جامعهشناسی ادبیات یک ضرورت است.جامعهشناسی ادبیات باور دارد که رشد شخصیت اجتماعی شعر فارسی در مقید بودنش به انعکاس واقعیتهای اجتماعی است و واقعیتهای اجتماعی محصول دگرگونیهای تاریخی است.از همین دیدگاه است که تاریخ و ماجراهای سراسر رنج و هراس آن،علت بسیاری از جریانهای فکری-ادبی میشود. بههرحال کوشش برای دست یافتن به نقش بحرانهای اجتماعی در موفقیت آثار شعر فارسی، ما را با جریانهای اجتماعی سیاسی بحرانزای بسیاری روبهرو میسازد،که در پارهای مواقع به تنهائی میتوانند مسئولیت انسجام،یکدستی و نظامیافتگی بسیاری از آثار شعر فارسی را به عهده بگیرند.البته این بدان معنا نیست که نقش جریانات اجتماعی-سیاسی بحرانزا را در محدودسازی امکانات شعر فارسی و یا مانعتراشی در مسیر حرکت آن به سوی کمال واقعیاش انکار کنیم و یا توجیهات دیگری برای بنبستهای فکری-ذوقی ناشی از آنها بیاوریم. در این مقاله میکوشیم تا از زاویه دید بهتری به هنجار گسیختگیهای اجتماعی تاثیرگذار بر شعر فارسی نگریسته و میزان دخل و تصرف بحرانهای اجتماعی را در موفقیت آثار شعر فارسی آن هم در یک محدودهی تاریخی معین-از آغاز تا قرن هشتم-اندازه بگیریم.
خلاصه ماشینی:
"بررسی و تحلیل نقش بحرانهای اجتماعی در موفقیت آثار شعر فارسی از آغاز تا قرن هشتم نویسنده:لیلا خیاطان:کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی/عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سوسنگرد چکیده: مطالعه دقیق تاریخ به منظور درک و شناخت ریشههای پیوند آن با شعر و ادب،از دیدگاه جامعهشناسی ادبیات یک ضرورت است.
مقاله حاضر که بررسی و تحلیل نقش بحرانهای اجتماعی را در موفقیت آثار ادبی از آغاز تا قرن هشتم برعهده دارد،میکوشد تا ضمن اشاره به شرایط تاریخی-سیاسی تاثیرگذار بر فکر و ذهن شاعران،مسئولیت بخشی از استعداد،قابلیت و کفایت عقلی بزرگان شعر و ادب را بر دوش چنین شرایطی نهاده و بر همین مبنا توان خلاقیت و قدرت نوآوری ایشان را بسنجد.
ولی اهمیت و ارزش شاهنامهی فردوسی را که با در نظر گرفته شدن پشتوانهی فرهنگی-تاریخی ایران سروده شده است،نیاز فرهنگی- اجتماعی زمان شاعر تعیین میکند و درست از زاویهی درک این مطلب است که نقش بحرانهای اجتماعی در غالبیت و موفقیت یک اثر ادبی معلوم میشود.
بدون شک توقع تاریخ از حملهی مغول که اتفاقا یکی از بحرایترین مواقع حیاتش بوده است،چیزی جز ارائه دادن و به تصویر کشیدن مصیبتها و محنتها مردمی که نامردمیها دیده و رنج بسیاری متحمل شدهاند،نیست و اینجاست که باز هم تاریخ با کمک گرفتن از تجربیات خود میکوشد تا آثار شعری را با دادن بار اجتماعی به آنها ارزشمند سازد و برای حفظ پیوند خویش لبا ارزشهای ادبی نیز،از نتایج منفی رویدادهایش مایه بگذارد."