خلاصه ماشینی:
"در این نگاه مشترک همه بر این مسئله اتفاقنظر دارند که جریانات دولتی میبایست نگاه و بودجه مناسبتری نسبت به ابزار و فنآوری در سینمای ایران داشته باشند؛چه،ابزار فعلی جوابگوی نیازهای سینمای ایران نیست و اگر هم توقعی از بخش خصوصی میرود میبایست دولت پیشقدم شود و هزینه کند تا اگر سینما به ضرر و زیان رسید این بخش خصوصی نباشد که به انحلال کشیده شود بلکه بخشی از سرمایه دولت باشد که فیلمسازانی با آن به تجربه تازهای دست یافتهاند و این تجربه بیشک وقتی در بخش خصوصی بار دیگر انجام پذیرد به نقطه مطلوبی خواهد انجامید.
به عنوان مثال ما ابزار و فنآوری فیلمبرداری در داخل ماشین را در سینمای ایران بسیار کم داریم ولی در سینمای دنیا این مسئله چندین دهه است که حل شده و ابزارهای مناسبی وجود دارد که به اتومبیل نصب میشود و کار فیلمبردار را راحت میکند.
اما به نظر من این مسئله بیشتر به فیلمی که قرار است ساخته شود باز میگردد،به این معنا که ممکن است در ساخت اثری فنآوری چندان نقش تعیینکنندهای نداشته باشد و بیشتر نگاه کارگردان مورد توجه باشد.
من همیشه در زمان فکر کردن پیرامون تفاوت ابزار و فنآوری در سینمای ایران و سینمای روز جهان به این مسئله میرسم که رویکرد هالیوود به مقوله سینما صنعتی است و برای این صنعت به اندازه کافی سرمایهگذاری و هزینه میکند چراکه میخواهد به اهدافش برسد.
به عقیده من فرایندی که ما در سینمای ایران به آن نیاز داریم چندان به ابزار و فنآوری باز نمیگردد بلکه مسئله<<نگاه دیگر داشتن به سینما>>ست که این نگاه از مدیریت آغاز و به فیلمساز ختم میشود."