خلاصه ماشینی:
"دیگر آنکه،برخی از مکانها و بسیاری از حرفهها و اصناف مردم و گروههای اجتماعی و بیماریهای رایج و مقولات جمعیت و نیروی انسانی که در احصائیه آمده راهنما و راهگشای نویسنده شده و شرح و تفصیل آنها بر جامعیت مطالب کتاب افزوده است.
در مواردی نیز از فرصت استفاده کرده وقایع و یا رسوم اجتماعی مربوط به حرفه را عنوان کردهاند،مثل شرح شتر قربانی ضمن بحث دربارهء ساربان(ج 5،صص 1-12)،و یا موضوع معجزهء سقاخانهء نوروزخان، که ضمن معرفی حرفهء سقایی آمده است(ج 5،ص 98-129).
در مواردی نویسنده برخی از نهادهای قدیم را میستاید،از جمله نقالی را که- بزمی بوده سالم و محفلی آکنده از فهم و دانش و ادب که در این یک ساعت شنونده بسا سخنان نشنیده شنیده بسا پند و عبرتها آموخته،شعر و غزل یاد گرفته،داستان و حکایت و روایت به سینه سپرده،پس از دوران آن خود نیمچه نقال و نیمچه فاضل شده بود و به همین جهت و وسیلهء همین نقلها و نقالها هم بود که هر بیسواد صد و هزار مثل و متل و قصه و حکایت و شعر و غزل در حافظه داشته کمتر کسی بود،حتی عملهء گلکش و کوچه به خواب هرزه گرد،که مقداری شعر و سخن در سینه نداشت،در آخر کار فرد منظم مرتب تعلیم دیدهء ادب و آداب دانستهای نشده باشد.
چنین کاری هنگامی کامل میشود که ما به اهل حرفههای گوناگون نیز رجوع کنیم و خاطرات و مشاهدات آنان را دربارهء حرفهء خودشان ثبت و ضبط کنیم و توجه داشته باشیم که استفاده از تاریخ شفاهی منافاتی با به کار بردن روشهای متداول در تاریخ نگاری ندارد بلکه این روشها و فنون تحقیق مکمل یکدیگرند."