چکیده:
زبانشناسی دانشی به نسبت نوپاست که به تدریج شاخههای مستقلی از آن پدید آمد و با سرعت فراوان گسترش و در علوم مختلف انسانی کاربردهای فراوانی یافت. زبانشناسی و شاخههای آن کاربردهای متنوع و فراوانی در حوزه مطالعات قرآنی دارد، از جمله: آواشناسی در تجوید، کاربردشناسی در متشابهات، زبان شناسی تاریخی در بلاغت، ریشهشناسی در واژگان دخیل قرآن و معنا شناسی در تفسیر موضوعی. در این مقاله دانش زبان شناسی و شاخههای آن و مهمترین کاربردهای آنها در مطالعات قرآنی را معرفی میکنیم.
خلاصه ماشینی:
"زبانشناسی هیچ گونه تحلیل انتزاعی و ذهنی را درباره پدیدههای زبانی به رسمیت نمیشناسد و از این جهت در چالش با علوم ادبی سنتی است که گاه تحلیلهای فراوان و مفصلی در بیان سیر تحولات واژه و موضوعات دیگر زبانی ارایه میدهند که هیچ یک مستند تاریخی و تجربی ندارد و برآمده از تخیلات ادیبان هستند (ن.
از لحاظ تاریخی این مشکلی که در حوزه زبان شناسی سنتی ادبیات عرب پدید آمد به نوعی متأثر از ورود منطق یونانی و یونانی زده شدن صرف و نحو عربی است که سعی کردند در حوزه زبان هم بر منبای جزمیات، قطعیات و بر مبنای تعدادی اصول ثابت، اظهارنظر و تصمیمگیری کنند (برای آگاهی بیشتر ن.
نگاه همزمانی به مقوله زبان به این معنا است که ربط اجزا و پدیدهها در یک دوره زمانی مشخص دنبال میشود و به عوامل گذشته توجهی نمیشود و البته گاهی تحلیل در زمانی نیز میکند و تحول ساختارها را مورد مطالعه قرار میدهد (همان، 180).
مهمترین شخصیت این مکتب که مطالعات قرآنی بسیار مهمی بر مبنای نظریه وایسگربر انجام داد، «توشیهیکو ایزوتسو» است که آثارش اخیرا در ایران و جهان عرب شناخته شده و مورد ترجمه و مطالعه قرار گرفته است.
آشنایی با نحو در زبانشناسی نوین به پیشرفت و گسترش نحو عربی انجامیده و افزون بر آن در ترجمه قرآن نیز نقش مهمی ایفا کرده است، زیرا یکی از مشکلات ترجمه، شناسایی و تحلیل درست نقش هر کلمه و یافتن معادل دقیق آن در زبان مقصد است."