خلاصه ماشینی:
"و این نه به دلیل حضور جنبشهای مذهبی در سراسر جهان بلکه به علت آن است که جمهوری اسلامی ایران و "فمینیستهای اسلامی"در شکل دادن به سیاست جنسی در سطح جهانی نقشی فعال ایفا میکنند.
23 خطر چنین روشی آن است که بهبود وضعیت اجتماعی و حقوقی زنان و کاستن از افراطهای فرهنگی جای برابری جنسی را میگیرد و سبب میشود که گریبان جمهوری اسلامی ایران بهعنوان عامل اصلی لاینحل ماندن مسئله زنان رها شود.
نجمآبادی،که خود زمانی سازگاری فیمینسم و اسلام را از مقولهء محالات میدانسته،ضمن یادآوری این نکته،میپرسد آیا اعتقاد به دلیل محدودیت اندیشه و بیمیلی او به پذیرش وجود چنین امکانی در اسلام نبوده است؟46بهنظر میرسد که سؤال دقیقتر آن است که:«آیا امکاناتی که نجمآبادی اکنون در اسلام مییابد به سبب میل او به یافتن این امکانات در اسلام نیست؟» اهمیت برداشت"فمینیستهای اسلامی"از فمینیسم غربی تنها در آن نیست که نشان میدهد آنان به"زن غربی"چگونه مینگرند.
52 اهداف"فمینیسم اسلامی" هدفهای«فمینیسم اسلامی"را میتوان چنین تعریف کرد:لغوقوانینی که حقوق زنان را در خانواده محدود میسازد؛بهوجود آوردن تمهیدهای حقوقی و اجتماعی برای دستیابی زنان به فضای اجتماعی؛تغییر دادن نظامهای اعتقادی و هنجارهای فرهنگی مربوط به تواناییهای زنان و توان مشارکت آنان در جامعه؛و سرانجام تعدیل برخورد جامعه با"اخلاق"و در واقع با جنسیت زنانه.
مدافعان"فمینیسم اسلامی"،از نقطهنظر آراء سیاسی و ایدئولوژیکی،طبقه اجتماعی،و زمینه قومی و منطقهای، میان زنان مسلمان تفاوتی قائل نمیشوند،مشخص نمیکنند که نماینده و معرف منافع کدام یک از این گروهها و طبقاتاند و چرا باید جنبش آنان تنها راهحل "بومی"برای مشکل انقیاد جنسی زنان ایران تلقی شود."