چکیده:
در این نوشته براساس مسئلهء«تمیز»یا«تحدید»که از مباحث مهم در فلسفهء علم به شمار میرود،تلاش به عمل آمده تا موضوع«مکان»به عنوان موضوع اصلی و محوری دانش جغرافیا معرفی و تعیین گردد.سپس با ارائهء آرا و نظرات تنی چند از فلاسفه و دانشمندان در این خصوص،نهایتا براساس دیدگاه ما مکان به عنوان یکی از عوارض ذاتی اشیا و معادل ابعاد هندسی اجسام مادی در نظر گرفته شده است که اولا:مفهومی کاملا عینی و محسوس تلقی شده و ثانیا:شناخت مکان وابسته به شناخت اشیا(جواهر)در نظر گرفته شده است که این باعث میگردد تا مکان قابل تحویل به اشیای مادی شده و بر این اساس،علم جغرافیا که این علم مکان است،در ردیف علومطبیعی و تجربی قرار بگیرد و از آنجا که همه مکانها تابع و مشمول قوانین و اصول ثابت و جان شمولی میباشند،لذا علم جغرافیا علمی قانونمند محسوب خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
"سپس با ارائۀ آرا و نظرات تنی چند از فلاسفه و دانشمندان در این خصوص،نهایتا براساس دیدگاه ما مکان به عنوان یکی از عوارض ذاتی اشیا و معادل ابعاد هندسی اجسام مادی در نظر گرفته شده است که اولا:مفهومی کاملا عینی و محسوس تلقی شده و ثانیا:شناخت مکان وابسته به شناخت اشیا(جواهر)در نظر گرفته شده است که این باعث میگردد تا مکان قابل تحویل به اشیای مادی شده و بر این اساس،علم جغرافیا که این علم مکان است،در ردیف علومطبیعی و تجربی قرار بگیرد و از آنجا که همه مکانها تابع و مشمول قوانین و اصول ثابت و جان شمولی میباشند،لذا علم جغرافیا علمی قانونمند محسوب خواهد شد.
همچنانکه پیشتر بیان گردید،به نظر ما قلمرو علم جغرافیا صرفا به سطح سیارۀ زمین مربوط نمیشود،بلکه جغرافیا از آن جهت که به مطالعۀ ویژگیهای مکانی اشیاء میپردازد و از آنجا که مکان مفهومی واقعی و عینی بوده و به ویژگی ذاتی جوهر جسمانی مربوط است،لذا میتوان چنین نتیجه گرفت،علم جغرافیا(علم مکان)درگیر مطالعۀ میع موجودات مادی موجود در جهان خواهد بود و از همین روست که معتقدیم،قلمرو جغرافیا دربرگیرندۀ تمامی کائنات است.
نتیجهگیری در این مقاله با استفاده از مبحث«تحدید»یا«تمیز»که از مباحث مهم در فلسفۀ علم به شمار میرود،تلاش به عمل آمد تا موضوع محوری و مفهوم مرکزی دانش جغرافیا که عبارت از مفهوم«مکان»میباشد،به نحو روشن و دقیقی تصویر و بازشناسی گردد و از آنجا که روش بحث مقاله عمدتا روشی فلسفی بوده است،لذا در خصوص معنا و ماهیت مکان از نگاهی فلسفی به بحث پرداخته شد و در این رابطه به آراء و دیدگاههای تنی چند از فلاسفه و دانشمندان نظیر«نیوتون،لایب نیتس،کانت،اینشتاین و صدر المتألهین»در مورد مفهوم مکان اشاره گردیده و در نهایت با جمعبندی نظریات ذکر شده،به ارائه دیدگاه خود در این زمینه پرداختیم که چکیدۀ آن عبارت از آن است که مکان معادل و مرادف بعد و امتداد هندسی اشیاء به شمار میرود و ازاینرو واقعیتی محسوس،عینی و کمی است."