خلاصه ماشینی:
"از آنجا که داوری کردن دربارهء رجال و شرح و گزارش زندگینامهء آنان به نحوی قضاووت شرح حالنویس و مورخ را نیز در بردارد،لذا مورخین و علمای رجال اسلامی معتقد بودند که هرگونه مطلب مربوط به ابعاد شخصیت افراد و گوشهها و مراحل زندگی،با جرح یا توثیق و تعدیل شخصیتهای رجالی پیوند اجتنابناپذیر دارد،باید منتسب و مستند به گواهی شاهد مورد وثوق بوده باشد و چون در علم تاریخ و رجال مسئله فاصلهء زمانی موجود بین نویسندگان و صاحبان زندگینامهها یک واقعیت ناگزیر بشمار میآید و چارهای جز تسلیم به این واقعیت وجود ندارد.
بگونهای که با فاصله چند قرن با حفظ زنجیرهء سند مطالب،علمای رجال میتوانستند نسبت به شخصیت فوت شده و قدیمی اظهارنظر کنند بهعنوان نمونهء شیوهء استناد خطیب بغدادی،نویسندهء کتاب"تاریخ بغداد" که دائرة المعارفی از زندگینامه مشاهیر تا قرن پنجم هجری میباشد،را دربارهء شرح حال"محمد بن اسحاق"،مؤلف کتاب قدیمی"السیرة النبویه"بطور فشرده در اینجا میآوریم تا کیفیت استناد از طریق زنجیرهء سند و یا سلسله روات آشکار گردد.
باید توجه داشت که شیوهء استناد زنجیرهای در زندگینامهنویسی،یک الگوی مستمر و بدون انقطاع در جهان اسلام نبوده است بلکه شیوههای استنادی دیگر نیز به مرور زمان و در شرایط مختلف پیدا شده و کتابهای رجالی زیادی برپایهء آن شیوههای نوین نگارش یافته است،که در ضمن همین مقاله باید با تکتک آن شیوهها آشنا شویم.
1-کتابت 2-سماع 3-نص 4-اعترافات 5-وجاده 6-نقل اکنون توضیح بیشتری دربارهء هریک از این عناوین را ملاحظه کرده و موارد نمونه مربوط به هریک از آنها را ذکر میکنیم،تا از این طریق زمینه بحث انتقادی دربارهء"مسئله منابع و شیوه استناد در شرح حالنگاری اسلامی"کاملا"فراهم آید."