خلاصه ماشینی:
"اما از نظر هایدگر اشتباه کانت این است که دو قوه حس و فاهمه(شهود و تفکر)را مستقل از یکدیگر مورد پژوهش قرار میدهد و به هیچ وجه درکی روشن از وحدت ذاتی و بنیادین آنها ندارد.
تمام تلاش هایدگر در تفسیر خود از ند عقل محض کانت این است تا نشان دهد که مراد کانت از این تالیف همان وحدت ذاتی شهود و فاهمه،یعنی همان وصف استعلای ذهن یا برونخویشی نحوه هستی آدمی به سوی موجودات،است.
به همین دلیل است که کانت برای ممانعت از این بدفهمی میان کارکردهای تجربی و کارکردهای استعلایی قوه خیال،تمایز قائل میشود و آنچه که در بحث از تألیف بنیادین معرفت و وحدت ذاتی شهود فاهمه مورد نظر است کارکردهای استعلایی قوه خیال استعلایی است و نه کارکردهای تجربی آن.
هایدگر خود در اینباره میگوید؛«هرکس که احساس کند بحث قوه خیال در نقد عقل محض امری زاید و مربوط به حوزه روانشناسی است،در چنین تلقیای شخص فقط به کلمات توجه داشته است و نسبت به ساحت دازاین آدمی کور است».
هایدگر توضیح میدهد که کانت نمیخواست قوه خیال را به منزله یک قوه مستقل وارد بحث کند زیرا که با طرح اولیه وی از نقد محض،که مبتنی بر دو شاخهای بودن معرفت بود،سازگار نمینمود،اما او ناچار شد،تحت فشار پدیداری که نه حاصل شهود و نه حاصل فاهمه بود،این قوه را به منزله یک قوه بنیادین وارد پژوهش خویش سازد.
حال در پرتو فهم نقش قوه خیال در نقد عقل محض و با توجه به تفسیر هایدگر از این قوه عبارت مورد بحث در این مقاله،یعنی«ذات حقیقت آزادی است»،بهتر درک میشود.
Heidegger:An Illustrated Study,translated from German to English by Java Mehta, London:RoutledgeKegan Paul Ltd,1977."