چکیده:
لفظ و معنا در کلام را به جسم و جان و ظرف و مظروف مانند کردهاند،پیداست در این تشبیه،معنا از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار است چنانکه مولوی مستمع را به مظروف-معنا- راهنمایی میکند و از توجه به ظرف-لفظ-بر حذر میدارد ولی برخی از بزرگان ادب فارسی بر این باورند که لفظ و معنا را پیوستگی و تناسبی جداییناپذیر است ضمن آنکه سخنوران توانا با استفاده از امکانات گسترده و نامحدود زبان یک معنا را گاه به صورتهای گوناگون و الفاظ متنوع بیان کردهاند.این نوشتار بر آن است با تأمل در لطایف و ظرایف اندیشههای بزرگان ادب فارسی، پیوستگی لفظ و معنا را بپژوهد و بیان کند.
خلاصه ماشینی:
"او نخستین شرط شاعری را آن میداند که سخنور دریافتن معانی والا تلاش و کوشش کند و متحمل رنج گردد: زن به گردآوری معنی رای گرد هر نقطه و هر نکته بر آی بحر هرچند که کان گهر است صدف او ز گهر بیشتر است اصل،معنی است منه تا دانی در عبارت چو فتد نقصانی عیب اگر هست،کرم ورز و بپوش ورنه بیهوده چو حاسد مخروش چو تو از نظم معانی دوری زین قبل هرچه کنی،معذوری پس زانو ننشستی یک شب دیده از خواب نبستی یک شب تا کشی گوهری از مخزن غیب سر فکرت نکشیدی در جیب تا دهد معنی باریکت روی نشدی ز آتش دل حلقه چو موی (جامی 6631،ص 175) و البته نباید از یاد برد که گاه معنی چنان والاست که لفظ از عهدهی ادای شایستهی آن ناتوان و قاصر میماند: ندارد بهرهای از حسن معنی چشم صورتبین به آیینه منمایید دیدار معانی را حباب از عهدهی تسخیر دریا برنمیآید مسخر چون کند الفاظ،اسرار معانی را؟ (صائب،4631،ج 1،ص 222) معانی بلند و متعالی در الفاظ و کلمات معمولی به سختی میگنجد،مولانا جلال الدین نیز گاه به این نتیجه میرسد که«حرف و صوت و گفت را بر هم زند»و خود را از تنگنای الفاظ خارج سازد و در جایی میگوید: لفظ در معنی همیشه نارسان زان پیمبر گفت قد کل لسان (مولوی 3631،دفتر دوم،ص 514) اما باید اذعان کرد تنها سخنوری که بتواند از الفاظ و عبارات مناسب و استوار برای بیان معانی والا و دلنشین سود جوید،سخنی ماندگار آفریده است،سخنی که نام گویندهی خود را نیز جاودان خواهد ساخت چرا که فقط سخنی را میتوان به لحاظ شیوایی و رسایی و درستی- فصاحت و بلاغت-در اوج دانست که در آن الفاظ با استواری،خدمتگزار و اداکنندهی معنی والا باشد چنانکه دانشمندان بلاغت،کلام فصیح و بلیغ را آن میدانند که رساتر و شیواتر و به مقصود اداکنندهتر و همچنین برانگیزاننده و نافذ باشد و با مهارت و هنرمندی تألیف شده باشد و در هر یک از این مراحل،تناسب سخن با مقتضای حال و مقام شرط است."