چکیده:
یسقون من رحیق مختوم واژه میو مترادف آن در ادبیات عرفانی جایگاهی ویژه دارد و در این میان در شعر حافظ زیباترین،پرراز و رمزترین و حکیمانهترین ابیات را به خود اختصاص داده است،در این مقاله با احصاء و بررسی کلیه ابیات دیوان حافظ در این زمینه تلاشی صورت گرفته تا معانی و پیامهای متعدد عرفانی این مبحث مطرح و از این رهگذر گامی دیگر در جهت شناخت بیشتر شعر و شخصیت و اندیشه غزلسرای جاویدان ادب فارسی خواجه شیرینسخن شیراز برداشته شود.
خلاصه ماشینی:
تجلیهای سهگانه در اوایل سیر و سلوک و در ابتدای طلب و اراده ظاهرا محبت یک جانبه است؛بدین ترتیب که سالک شدیدا محب خدای تعالی و راه کمال است و هرچند همین محبت هم لطف و عنایت و موهبت خداست اما از جانب خدای تعالی بهطور محسوس نشان تأییدی وجود ندارد اگر سالک استقامت داشته باشد و مراحل تهذیب را به تدریج طی نماید؛یعنی نخست خود را از افعال و رفتار بد،اعم از ترک واجبات یا انجام محرمات و نیز از خوی و خصلتهای ناشایست تخلیه کند و بعد از آن با افعال و رفتار صالح و التزام بر نوافل و ترک امور مکروه و شبهناک و نیز جایگزین نمودن اخلاق و حالات و خصلتهای خوب به جای خصلتهای بد مرحله قبل،خود را حلت ببخشد و خود را به خوبیها تخلیه کند و متخلق به اخلاق الهی گردد از این به بعد محبت از یک طرفی بودن خارج شده و از جانب خدا هم نشانههایی که دلالت بر محبت خدا به فرد سالک میکند ظاهر میشود وقتی که محب احساس کرد محبتش مقبول افتاده و میتواند امیدوار باشد محبت او تبدیل به عشق میشود و عشق،او را آماده هرگونه جانبازی و فداکاری و اخلاص مینماید.