خلاصه ماشینی:
"»102 هینتس در بخش«امور مالی»نیز به عناصر مادی و طبقاتی نیم نگاهی دارد و از روی علامت ویژهای که بر روی تمام سکههای قره قوینلوها ضرب شده مینویسد:«به احتمال زباد در اصل برای مشخص کردن گلههای احشام و احراز مالکیت،مورد استفاده قرار میگرفته است»(ص 135)،و در رابطه با فواصل طبقاتی،غیرمستقیم اشاره میکند که صدر(عالیترین مقام مذهبی)یا یک امیر بزرگ سالی یک هزار تومان حقوق میگرفته است،و چون در 1575(یک سال قبل از مرگ شاه تهماسب)و تقریبا یک قرن پس از تاریخ مورد بحث،یک تومان معادل بیست و دو کات(سکهء طلا معادل تقریبا 5 گرم) تخمین زده میشود،میتوان نتیجه گرفت که چه درآمد کلانی(20 هزار دوکات)به جیب سران طبقهء حاکمه سرازیر میشده،و این بر پایهء آگاهی از پارهای منابع دیگر کاملا ممکن و معمول بوده است.
]و در مورد آن شاهرخ بیگ سفره چی باشی که شاه تهماسب او را به علت ارتباط با اسماعیل به قلعهء قهقهه فرستاد و پس از بیست سال حبس،ساعت به ساعت چشم به راه آزادی خود توسط شاه جدیدی بود که به خاطر او به زندان افتاد»«ولی هیچ دستوری برای آزادی او صادر نکرده چه میتوان گفت؟»(ص 55)«آیا این را که در دورهء سلطنت او همهء نقاشان ناگزیر شدند کارگاههای خود را تعطیل کنند و کتابخانهء سلطنتی را که توسط شاه زیر و رو و دیگر گون شده بود تکه پاره تقسیم کردند،باید چنین تغییر کرد که شاه آنان را بدین (*)اریستوکراسی ایلی به موازات اریستوکراسی طبقاتی و«اریستوکراسی نژادی»یا تباری که زرین کوب دربارهء اعراب اشاره میکند در دورهء صفوی ملغمهء اریستو کراسی ترک و تاجیک را تشکیل داده بود."