چکیده:
قدرت،لازمه یک رهبری اثربخش است و ابزاری است که به رهبر،این امکان را میدهد تا در دیگران نفوذ کند و رفتار آنان را تحت تأثیر قرار دهد.نویسندگانن مدیریت پنج نوع قدرت، یعنی قدرت قانونی،قدرت پاداش،قدرت تنبیه،قدرت تخصص و قدرت مرجعیت را معرفی کردهاند.استفاده از این قدرتها اجمالا مورد تأیید آموزههای دینی است،لیکن آنچه در آموزههای دینی مورد تأکید بوده و جایگاه ویژهای دارد،نوع دیگری از قدرت است که در یک تعبیر جامع و کلی میتوان ان را"قدرت اخلاقی"نامید.برخی از گزارههای دینی تاکید میکنند که بهترین و مطمئنترین راه برای نفوذ در دیگران،استفاده از"قدرت اخلاقی" است.بنابراین،رهبر اثربخش،به ویژه در جوامع اسلامی کسی است که با استفاده از این قدرت بتواند در کنارکنان خود نفوذ کرده و اعمال و رفتار آنها را در جهت تحقق اهداف سازمانی هدایت نماید.
خلاصه ماشینی:
"است؛چرا که رهبر اثربخش کسی است که بتواند در زیردستان خود نفوذ کند و رفتار آنها را
است و رهبران میتوانند از این قدرت،برای نفوذ در دیگران استفاده کنند و آنان را به انجام
که بدون زور و اجبار در زیردستان خود نفوذ کند و اعمال و رفتار آنان را تحت تأثیر قرار دهد.
اسلامی و سازمانهای موجود در آنها-کسی است که با استفاده از"قدرت اخلاقی"بتواند در دل و جان کارکنان و زیردستان خود نفوذ کرده و اعمال و رفتار آنها را در جهت تحقق
پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله)همین مسئله را به عبارت دیگری مطرح کرده و آن اینکه تقوی و پرهیزکاری موجب میشود که انسان در میان مردم،عزیز و دوستداشتنی
خداوند متعال دلیل اصلی این نفوذ عمیق پیامبر(صلی الله علیه و آله)در دلهای مردم را
کند؛ناچار است با استفاده از منابع مختلف قدرت در کارکنان و زیردستان خود نفوذ کند تا
عوامل مهم برای موفقیت و پیروزی مدیر و سازمان مطرح کرد؛همچنانکه امیرمؤمنان حضرت علی(علیه السلام)این مسئله را مورد تأکید قرار داده و میفرماید:
مردم،به ویژه رفق و مدارایی که یک مدیر و رهبر باید نسبت به کارکنان و زیردستان خود داشته باشد،به هیچ وحه مطلق و همیشگی نیست،بلکه مسئله است که نسبت به
اسلام(صلی الله علیه و آله)نیز که خود مظهر لطف و محبت به مردم بود بر این نکته مهم
یکی دیگر از مصادیق"قدرت اخلاقی"که نقش بسیار مهمی در تأثیرگذاری بر دیگران و نفوذ در آنان دارد،"خوبی در برابر بدی"است."