چکیده:
یکی از موضوعات ادبیات یک قرن گذشتهء ایران،ادبیات سیاسی بوده است.این نوع ادبیات هم در نثر و نطقهای سیاسی و اعلامیهها نمود داشته است و هم در شعر چه شعر کلاسیک و چه شعر نو.پویندگان ادبیات آزادیخواهی در واقع نمودها و سمبلهای روشنفکری جامعه خویش میباشند که با تعهد و مسئولیتی فراشخصی در تلاشند تا مشکلات سیاسی و اجتماعی را در قالب رمان،داستان،مقاله و شعر بیان نمایند. اینان زبان و قلمی هدفمند دارند که برآمده از رسالت آنها در برابر مردم خود و همهی انسانهاست.اگرچه در گذشتههای دور و نزدیک در ادبیات ایران این نو ع تعهد و رسالت را کموبیش سراغ داریم اما از نیمه دوم قرن گذشته که زمزمههای آزادیخواهی در ایران شروع شد،شاعران فرهیخته این مرز و بوم نیز برای بیان آنچه لازم میدیدیند زبان گشودند و قلم زدند،شعر گفتند و سخنرانی کردند و بههرحال با عطر کلام خویش در روزنامهها و مطبوعات،بوی خوش آزادی را به ارمغان آوردند.اگرچه تنی چند از آنان بر سر این سودای پاک جان باختند اما گوهر آدمی را که شرافت و آزادگی است پاس داشتند.یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد.
خلاصه ماشینی:
"در اوضاع و احوال سیاسی کشور در زمان رضاشاه گوید: کار کشور گرفت لون دگر شه به ترکیه بست رخت سفر از میان رفت اسعد و تیمور شده«آیرم»زمامدار امور گشته دولت به کارها گستاخ مردم از بیم رفته در سوراخ یک طرف دستبرد مالیه یک طرف گیر و دار نظمیه غافل از قهر حی لم یزلی همه گرم شرارت و دغلی44 در داستان انقلاب خراسان(مربوط به کشف حجاب)گوید: وان قضایا که در خراسان بود هم ز جهل پلیس نادان بود به گمانش که کاری آسان است لیک غافل که این خراسان است رستهها بسته گشت و غوغا شد انقلابی عظیم برپا شد گرد گشتند خلق در مسجد بهر پاس شعار ختویش به جد تلگرافی به شه فرستادند کس بدان پیشگه فرستادند شه ندانست عیب کار کجاست چون ندانست گم شده از ره راست داد فرمان که قتل عام کنند کارشان در شبی تمام کنند54 در اندرز به محمد علی شاه در بحبوحه مبارزات مشروطه گوید: پادشها چشم خرد باز کن فکر سرانجام در آغاز کن بازگشا دیده بیدار خویش تا نگری عاقبت کار خویش مملکت ایران بر باد رفت بس که بر او کینه و بیداد رفت64 3-7-و اما دهخدا که به همان اندازه فعالیتهای سیاسی در عرصه تحقیق و لغت نیز مشهور است."