چکیده:
ادامه یافت تا اینکه در دورهء غزنوی علمای بزرگی از میان آنها برخاست،توجه به این روند،تحول در ساختار اجتماعی جامعهء ایران را در قرون نخستین اسلامی نشان میدهد. صعالیک یا سالوکان خراسان،دستهای از دراویش عرب و غیرعرب بودند که با تشکیل دستههایی در راهها و بیابانها به راهزنی و غارت کاروانها میپرداختند و در اواخر دولت طاهری به خاطر ضعف آخرین حکام آن،تمام خراسان را دچار آشوب و هرج و مرج کردند. زمانی که یعقوب نیشابور را فتح کرد صعالیک به او پیوستند تا با قرار گرفتن در زیر سایهء او به حیات خود ادامه دهند.یعقوب هم که ارتش خود را از گروههای مختلفی تشکیل داده بود،از آنها استقبال کرد و آنها را داخل ارتش خود کرد و مناصب مهمی را به آنها واگذار نمود.با مرگ یعقوب،رؤسای صعالیک ماننداحمد بن عبد الله خجستانی و رافع بن هرثمه به مخالفت با عمرو پرداختند و خراسان را قبضه کردند و با دولتهای علویان طبرستان و حتی خلیفهء عباسی هم درگیر شدند با این حال تلاشهای آنها برای دستیابی به یک قدرت پایدار ناکام ماند،ولی ترفیع شأن آنها موجب شد در دروهء سامانی صاحب مناصب بالای حکومتی شوند و این روند
خلاصه ماشینی:
"با مرگ یعقوب،رؤسای صعالیک ماننداحمد بن عبد الله خجستانی و رافع بن هرثمه به مخالفت با عمرو پرداختند و خراسان را قبضه کردند و با دولتهای علویان طبرستان و حتی خلیفهء عباسی هم درگیر شدند با این حال تلاشهای آنها برای دستیابی به یک قدرت پایدار ناکام ماند،ولی ترفیع شأن آنها موجب شد در دروهء سامانی صاحب مناصب بالای حکومتی شوند و این روند ادامه یافت تا اینکه در دورهء غزنوی علمای بزرگی از میان آنها برخاست،توجه به این روند،تحول در ساختار اجتماعی جامعهء ایران را در قرون نخستین اسلامی نشان میدهد.
رافع درخواست او را پذیرفت ولی یعمر بن سرکب چون برادرش ابراهیم به دست خجستانی کشته شده بود حاضر نشد از او اطاعت کند پس خجستانی برای نابودی آنها وارد عمل شد و با ابوبلال یکی دیگر از روسای صعالیک متحد شد و در جنگی که میان آنها درگرفت یعمر کشته شد ولی ابوطلحه جوان،ابوبلال را کشت52و زمانی که خجستانی محاصرهء هرات را رها کرد ابوطلحه به هرات آمد و به عمرو پیوست و عمرو را سپاه سالار خراسان کرد و خود به سیستان رفت62.
ولی از این زمان به بعد دیگر واژه صعلوک تنها برای مردم راهزن،دزد و ماجراجویی که گاهی هم منصبی نظامی و حکومتی به عنف یا غیرعنف صاحب میشوند به کار برده نشد؛بلکه صعالیک دارای جایگاه اجتماعی مقبولی شدند که حتی در دورهء غزنوی شخصیتی مانند ابوطیب صعلوکی که از علمای مورد احترام غزنوی بود و حتی مأموریتهای مهم سیاسی هم به او اواگذار میشد از میان آنها برخاست84."