چکیده:
نخستین خاندانی که در تاریخ ایران بعد از اسلام،در ساختار سیاسی وارد شد و موجودیت خویش را به منصه ظهور نهاد،بدون شک آل سامان در قرن دوم هجری بود.این خاندان در یک جریان تدریجی لیکن عمیق فرهنگ و تمدن ایرانی قرار گرفته و پس از مدتی،در نمیه دوم قرن سوم هجری،مقارن با عصر اقتدار حکومتهایی چون طاهریان و صفاریان و حتی علویان طبرستان،زمینه ساز پیدایی دولتی بزرگ و باشکوه،و روزگاری درخشان یعنی عصر طلایی ایران بعد از اسلام گشت.
خلاصه ماشینی:
"این خاندان در یک جریان تدریجی لیکن عمیق فرهنگ و تمدن ایرانی قرار گرفته و پس از مدتی،در نمیه دوم قرن سوم هجری،مقارن با عصر اقتدار حکومتهایی چون طاهریان و صفاریان و حتی علویان طبرستان،زمینه ساز پیدایی دولتی بزرگ و باشکوه،و روزگاری درخشان یعنی عصر طلایی ایران بعد از اسلام گشت.
مقدمه: با رقههای ظهور دولت سامانی حتی پیش از حکومت طاهریان پدیدار گشت،و دستاوردهای این عصر تا زمان حاضر نیز همچنان تداوم یافته است.
3-ساختاری استوار از امارت استیلا و غیروابسته به خلافت به تعبیر دیگر سامانیان در آغاز به شکل یک حکومت محلی و تابع خلیفه میشدند اما با فراهم ساختن و زمیههای یک استقلال سیاسی از خلافت،امکان ظهور تمام عیار آنها ممکن گردید.
4-امیران خردپرور،پیشه و مردمدار زمامداران سامانی از همان ابتدا بر عنوان امیر بسنده کردند و به مردمداری و خردپروری و دادگستری شهره خاص و عام گشتند41ایرانیان آنان را تا به حدی در این جریان حرمت میداشتند و تقدیس بر ایشان قائل بودند که میگفتند اگر حتی درختی بر خاندان آل سامانیان یاغی شود خشک خواهد شد51.
اما یک نکته را هیچگاه نباید از خاطر برد که قطعا آن چیزی که سبب شد تا آل سامان پس از سپری کردن یک دوره طولانی حکومت،در مسیر تبدیل شدن به یک دولت مقتدر و بلامنازع درآید،عبارت از مجموعه عواملی بود که عنصر ایرانی بویژه ایرانیان مناطق شرقی را در همراهی و استعانت از این خاندان و در راستای تحقق مقاصد عالیه فرهنگ و تمدن ایرانی تشویق مینمود."