چکیده:
ادبیات تطبیقی-چنانکه از عنوان آن برمیآید-تطبیق یا مقابلهء ادبیات زبانهای مختلف و یافتن وجوه مشترک و تأثیر و تأثرپذیری دو یا چند اثر ادبی از جهات مختلف فنی،مکاتب مختلف ادبی و یا جریان فکری گوناگون است.در این راستا،انواع ادبی که ویژهء بعضی ملیتها است ولی بازتاب آن در ادبیات سایر ملل مشاهده میشود،بررسی میشود. در مقالهء حاضر،معرفی ادبیات تطبیقی،با تعریف و بررسی اجزای تشکیلدهندهء این اصطلاح-یعنی«ادبیات»و«تطبیقی»-آغاز میشود؛آنگاه ضمن بحث دربارهء ضرورت تطبیق و مقدمهای دربارهء تاریخ ادبیات تطبیقی،موضوع و فایده و ویژگی و چگونگی تحقیق در ادبیات تطبیقی بیان میشود.
خلاصه ماشینی:
"ادبیات تطبیقی دکتر سید جعفر حمیدی عضو هیئت علمی دانشکدهء ادبیات دانشگاه شهید بهشتی چکیده ادبیات تطبیقی-چنانکه از عنوان آن برمیآید-تطبیق یا مقابلهء ادبیات زبانهای مختلف و یافتن وجوه مشترک و تأثیر و تأثرپذیری دو یا چند اثر ادبی از جهات مختلف فنی،مکاتب مختلف ادبی و یا جریان فکری گوناگون است.
چنانچه این تطابق و همانندی از طریق تأثیر و تأثر ادبیات ایران با ملل مختلف ایجاد شده باشند در حوزهء ادبیات تطبیقی قرار میگیرند.
چنانچه دو اثر از دو زبان شبیه یکدیگر باشند اما به لحاظ تأثیر تاریخی،هیچکدام از دیگری مایه نگرفته باشند،مقایسهء آن دو نیز خارج از محدودهء ادبیات تطبیقی است و میتوان گفت که بدون تأثیرپذیری یکی از دیگری،یا جزو زمینهء توارد است یا از موارد تصادف.
تفاوت دو مکتب در مکتب ادبی کلاسیک اروپا نیز که دقیقا تحت تأثیر ارسطو بوده-که خود از طرفداران نهضت عقل و خرد به شمار میرفته-به این عامل،یعنی عقل،اهمیت بسیار داده شده است.
با شکلگیری جنبش علمی در قرن نوزدهم و توجه دانشمندان به پیشرفت علمی و صنعتی،این اعتقاد به وجود آمد که علم منشأی حیات و پیشرفت و ترقیات انسان است و رؤیاها و گرایشهای عاطفی باید تحت تأثیر دانش قرار گیرند؛بنابراین زمینه برای ایجاد مکتب رآلیسم یا حقیقتگرایی فراهم شد و به تدریج اساس و رؤیاهای رمانتیسم در قرن نوزدهم فرو ریخت و مکتب رآلیسم در حوزهء داستانسرایی و نمایشنامهنویسی ایجاد شد که در جای خود از این مکتب سخن به میان خواهد آمد."