چکیده:
در مقالهء حاضر،ضمن مقایسهء شعر«هنگامی که سخنان ستارهشناس دانشور را شنیدم»از والت ویتمن و آخرین بند شعر«هم سطر،هم سپید»سهراب سپهری، سعی شده است میزان مشابهت دیدگاههای عارفانه و شکل اشعار این دو شاعر نشان داده شود.شباهت جالب توجه بین اشعار ویتمن و سپهری،طریقی است که آنها برای بیان افکارشان به کار بردهاند؛و ازاینرو،شیوهء نقد این شعرها در مقالهء حاضر،اساسا فرمالیستی است.
خلاصه ماشینی:
"دیدگاه مشترک والت ویتمن و سهراب سپهری دکتر حسین پاینده دانشیار نظریه و نقد ادبی-دانشگاه علامه طباطبایی چکیده در مقالهء حاضر،ضمن مقایسهء شعر«هنگامی که سخنان ستارهشناس دانشور را شنیدم»از والت ویتمن و آخرین بند شعر«هم سطر،هم سپید»سهراب سپهری، سعی شده است میزان مشابهت دیدگاههای عارفانه و شکل اشعار این دو شاعر نشان داده شود.
Walt Whitman سپهری از ویتمن نیست،چون این کار را سودمند نمیدانم؛بلکه بیشتر در پی آن هستم که نشان دهم دیدگاههای عارفانه و شکل اشعار این دو شاعر تا چه حد مشابه است.
(شمیسا،0731) اما آنچه شباهت اشعار ویتمن و سپهری را بیشتر جالب توجه میکند،شکل مشابهی است که آنها برای بیان افکارشان به کار بردهاند،به همین دلیل،شیوهای که در نقد این شعرها استفاده میکنم اساسا رهیافتی فرمالیستی است.
اما این واکنش درست برعکس آن چیزی است که سخنران ستارهشناس در نظر داشته است:تأثیری که شعر در ذهن خواننده باقی میگذارد نیز اساسا به دلیل همین تباینی است که در دو روش فهم ستارهها(مجاز جزء به کل برای کائنات)وجود دارد:روش دانشمند ستارهشناس در سخنرانیاش و روشی که شاعر بیرون از سالن سخنرانی در پیش میگیرد.
/(«آ»)در«برخاسته»و«روانه»هم مصوتی1ایجاد میکند و دیگر اینکه با همین دو کلمه،قافیهء درونی نیز به وجود میآورد،ماحصل تمهیدات آوایی یاد شده این است که بند دوم شعر،کیفیتی موسیقایی مییابد و این با ذهنیت شاعرانهء«من شعری»با «صدای شعر»در این بند کاملا همخوانی دارد.
همانگونه که مولوی میگوید: فکرت ار ماضی و مستقبل بود چون از این دورست مشکل حل شود سپهری اضافه میکند که باید گل را نگاه کرد، «گل»نماد طبیعت است،همانطور که در شعر ویتمن«ستاره»این نقش را دارد."