خلاصه ماشینی:
"تفاوت آنها در این است که در سوسیالیسم واحدهایی که سودآور نبودند اجازه داشتند به فعالیت خود ادامه دهند چون حمایت دولت غلب موجب نهان دن ناکارآییهای آغازین میشد و تا حد زیادی علایم قیمتی و انگیزههای اقتصادی در درون بخش کشاورزی و در کل اقتصاد را مختل میکرد.
61 اگر به جای صرفهجوییهای مقیاس،قیمت نسبی عوامل موجب افزایش اندازه مزارع شده باشد،چه چیزی اندازهء مزرعه را تعیین میکند؟در عالم نظر،و در شرایط بازده ثابت به مقیاس، این حد بهینه برای هر اندازهای از زمین میتواند به وجود آید و بستگی به دستمزدها و قیمتها دارد.
در سال دوم،مشکلات مربوط به ماشینآلات ادامه یافت و طرح را با مشکل روبهرو ساخت مضحک است ولی دقیقا همان طور که این طرح در سال نخست تجهیزات خراب را از کار افتاده را به خود جذب کرد،در سال دوم تکنولوژیهای جدیدی را جذب کرد که هنوز به طور دقیق آزمایش نشده بود.
به منظور تحقق این هدف دولت شرکتهای کشت و صنعت را تشویق به سرمایهگذاری در ایران کرد و از تشکیل شرکتهای سهامی زراعی توسط زمینداران خرد هم پشتیبانی کرد در نیمه دهه 0791 چهار شرکت بینالمللی در منطقه فعالیت داشتند ولی در یک دهه تمام آنها این منطقه را ترک کردند و با رفتن خود 05 میلیون دلار بدهی و روزی هزار دلار زیان انباشت شده بر جای گذاشتند.
بههرحال شرکتها به طور کلی علایم قیمتی را نادیده گرفتند و شیوههای سرمایهبر را برگزیدند،و بدین ترتیب یا اهمیت سهم عامل کار را در فعالیتهای مکانیزه در نظر نگرفتند یا به سادگی فرض کردند که دسترس به کار در این نواحی نیز مانند ایالات متحد آمریکا است ولی قمیت ارزانتری دارد."