خلاصه ماشینی:
"این آثار منفی عبارت بودند از: -حذف رقابت از صحنه تولید در نتیجه از بین رفتن کارآیی بازار غلات؛ -تغییر جهت تخصیص منابع به مصارف کارآتر؛ -بهرهبرداری بیرویه از منابع آبهای زیرزمینی و استفاده بیرویه از اراضی حاشیهای؛ -افزایش هزینههای دولتی(به طور مثال در سال 1731-27 میزان 09 میلیارد ریال یا 06 میلیون دلار به طور مستقیم برای سوبسید کود شیمیایی هزینه شده است).
این هدفها باید مبتنی بر واقعیتهای زیر باشد: -آیا بخش کشاورزی میتواند سهم بیشتری در موازنه ارزی داشته باشد،و اگر قادر به ایفای چنین نقشی است آیا باید سیاستهای جایگزینی واردات و یا سیاستهای تشویق صادرات را اعمال کرد؟ -پیشبینی مورد انتظار از سهم بخش کشاورزی در تولید ناخالص داخلی (GDP) چقدر است؟ -تا چه اندازه فعالیتهای کشاورزی و یا فعالیتهای غیر کشاورزی توان جذب نیروی کار افزایش یابنده را خواهند داشت؟ -آیا طی سالهای آینده کشاورزی کشور مبتنی بر واحدهای زراعی با مقیاس وسیع و مدرن خواهد بود یا اینکه در قرن آینده واحدهای زراعی کوچک با انجام فعالیتهای توأم زراعت و دامداری عمده بهرهبرداریهای بخش را تشکیل خواهند داد؟ به نظر میرسد بعضی از هدفهای زیر که موضوع سیاستهای رسمی برنامه پنجساله دوم است پاسخگوی بخشی از سؤالات بالا باشد.
این خدمات که بویژه در رابطه با تولید،بازاریابی،و فرآوری محصولات کشاورزی قرار دارند،با توجه به زمینههای رقابتی مثبتی که میتواند به وجود آید موجب پائین آمدن هزینه و افزایش کارایی شود،و تحرک و قابلیت انطباق بیشتر آن اجازه میدهد تا بخش خصوصی بسرعت با شرایط جدید که برای بخش دولتی با مشکلات بسیار همراه است خود را وفق دهند."