چکیده:
قدرت و با اخلاق و عرفان،و سیاست با معنویت چه نسبتی دارد؟تضاد،وحدت،عام و خاص مطلق یا من وجه؟کدام یک زیربنا و دیگری روبناست؟
سیاست بهمعنای علم و فن کسب،حفظ و استمرار قدرت برای اجرای هدف حق یا باطل است و معنویت با دور کن اخلاق و عرفان بهمعنای رویگردانی از وابستگی به دنیا، تهذیب نفس،توجه به آخرت و معرفت شهودی خداوند جل و علاست.
دنیای مسیحی غرب با تمایر گذاری بین دو حوزهء عرفی و قدسی پس از رنسانس به سکولاریزم رسیده است،اما اسلام آن را برنمیتابد.مقالهء حاضر نسبت بین این دو پدیده را در نگاه اسلامشناس بزرگ معاصر،امام خمینی(ره)جستوجو میکند.
فرضیهء مقاله،وحدت سیاست و معنویت در مکتب سیاسی امام خمینی(ره)است. نویسنده با دلایل و استنادات و با رویکرد توصیفی-تحلیلی به اثبات فرضیه میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"فرضیهء مقاله،وحدت سیاست و معنویت در مکتب سیاسی امام خمینی(ره)است.
امام خمینی(ره)احیاگر اسلام ناب محمدی(ص)،تجسم وحدت دین و سیاست بود.
امام خمینی که خود از جمله عارفان بزرگ الهی بود،معتقد است انسان عارف را دو
جدایی دین از امور اجتماعی و سیاسی گردیده و پس از آن در یک حرکت احساسی، تقابل و ستیز با معنویت و طرد آن را سیاست و دولت،مبنای عمل روشنفکران غربی قرار
02 روشن است تا این زمان سیاست از معنویت،اخلاق و عرفان یا دین در صحفهء عمل
آمیختگی معنویت با سیاست است و به هیچوجه به رغم توصیهها برای حفظ موقت معاویه،حاضر نیست جدایی آنان را بپذیرد و از طرف دیگر،معاویه و عمر و عاص دین
این نوع از سیاست در چارچوب دین و مکتب حیات بخش اسلام تعریف میشود و
این سیاست یک جزء ناقص است از سیاستی که در اسلام برای انبیاء و اولیاء
امام خمینی(ره)این نوع از سیاست را که ضد اخلاق و معنویت بوده و غربیها آن را
امام همچنین به اعمال این نوع از سیاست در رژیم در زمان حبس خود اشاره میکند:
وحدت سیاست و معنویت در مکتب سیاسی امام خمینی(ره)مبتنی بر دو دلیل عقلی
در مکتب سیاسی امام(ره)،ساختمان سیاست بر زمین دیانت بنا شده است:
آثار وحدت سیاست و معنویت در مکتب سیاسی امام خمینی(ره)
آمیختگی معنویت با سیاست بهمعنای این است که ویژگی مهم سیاستمدار مسلمان،
آری تهذیب نفس از آثار پیوند معنویت با سیاست است چون اسلام تزکیه را مقدم بر
زمان امام خمینی در تقابل با آن مکتب سیاسی خود را براساس اسلام ارائه کرد."