چکیده:
برنامه و آموزش،با وجود جدا بودن مفهومی از یکدیگر،در«برنامهریزی آموزشی» به یکدیگر وابستهاند و باهم توصیف میشوند.برنامه،کلیهء تجربهها و فعالیتهایی است که دانشآموز تحت سرپرستی و راهنمایی مدرسه انجام میدهد(نقشه)؛و آموزش،وسیلهء پیادهکردن و اجرای برنامه(روش)است. برنامهریزی به تنهایی یک دیسیپلین یا رشتهء علمی است،هرچند از سایر رشتهها و تعابیر کمک میگیرد.
خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) شکل شماره 4-مدل چرخشی هریک از این مدلها طرفداران قدرتمندی دارند که آنها را در تئوری یا عمل کلا یا تاحدودی مورد حمایت قرار میدهند،ولی باوجوداین همه مفاهیم بیشمار،چگونه میتوان تمامی آنها را موردنظر قرار داد و از میان آنها بهترین و کاملترین را برگزید؟ عقیده عموم بر این است که همچنانکه تحولات و تغییرات جدید در آموزش و پرورش به وقوع میپیوندد و مطالعات و تحقیقات در امر آموزش و پرورش نگرشها و نظریات جدیدی را به ارمغان میآورد،برنامه و آموزش نیز دستخوش تغییر میگردد.
به نظر میرسد که مسائل و مشکلات زیادی در مفهوم مدل دوتایی مبنی بر ارتباط بین برنامه و آموزش وجود داشته باشد؛درحالیکه دو عنصر جدا از یکدیگر تصویر گردیده است و نیز در مورد مدل متحد المرکز که یکی از دو عنصر را خرده سیستم دیگری فرض نموده است.
ولی آیا دیسیپلین یا رشته تحصیلی را میتوان برنامهریزی اطلاق کرد؟یا تعدادی دروس را که تحت عنوان برنامهریزی ضمن دروس دیگر در دانشگاهها ارائه میشود برنامهریزی دانست؟ به منظور دستیابی به یک نتیجهء کلی که آیا دیسیپلین را میشود برنامهریزی تلقی کرد یا نه، میباید به این سؤال پاسخ داده شود:ویژگیهای یک دیسیپلین چیست؟ چنانچه ویژگیهای یک دیسیپلین یا رشتهء تحصیلی مشخص گردد،آنگاه میتوان گفت دیسیپلین همان برنامهریزی است یا خیر؟ هر دیسیپلین یا رشته تحصیلی از مجموعهای از اصول و مفاهیم تئوریک و منظمی تشکیل میشود که بر آن اشراف دارد،به همین دلیل رشتهء برنامهریزی خود نیز شمارقابل ملاحظهای اصول تأییدشده یا تأییدنشده،آزموده یا ناآزموده دارد که برخی از آنها متناسب با موضوع مورد بحث ما خواهد بود."