چکیده:
مولانا از آن دسته از شاعران فارسی زبان است که در اشعار خود از قرآن مجید و احادیث اسلامی بهره گرفتهاند و بنابراین،اشعارشان پرمایهتر و جاودانهتر از اشعار دیگران است.در اهمیت مثنوی معنوی-سرودهء مولانا-همین قدر کافی است که گفته شود در ادب فارسی هرگاه بهطور اطلاق از مثنوی سخن به میان میآید،منظور شش دفتر اشعار اوست که در قالب مثنوی سروده شده است. مقالهء حاضر،نگاهی است به اندیشهء این شاعر گرانقدر و دیدگاه او دربارهء علم و اخلاق و دنیا و مسائلی مانند آن؛و نیز معرفی شارح مثنوی،حاج ملاهادی اسرار سبزواری و آثار او،هنچنین پیوند او با مولانا،به همراه زندگینامهء اجمالی و اهمیت وی در تاریخ فلسفهء ایران و اینکه چرا فلسفهء او باید تحلیل شود،و بالأخره عقاید او دربارهء زهد و عبادت و نماز و مسائل اعتقادی و عبادی و اخلاقی دیگر.
خلاصه ماشینی:
"او تنها تقلید در علمی را مفید میداند که از انوار ملکوتی و وحی خداوندی سرچشمه گرفته باشد: علم چون بر دل زند،یاری شود علم چون بر تن زند،باری شود هین مکن بهر هوی این بار علم تا شوی راکب تو بر رهوار علم (مثنوی کلالهء خاور،ص 86) مولانا معتقد است که در تقلید کورکورانه،مفاسد فراوان وجود دارد و در این باره داستانهای فراوانی به عنوان مثال آورده و حتی برای تأیید نظریهء خود گفته است: از محقق تا مقلد فرقهاست کاین چون داوود است و آن دیگر صداست منبع گفتار این،سوری بود وان مقلد کهنه آموزی بود (دفتر دوم،ص 522،ب 694) مولانا در آغاز مثنوی گفته است: بشنو از نی چون حکایت میکند از جداییها شکایت میکند «نی»دراین بیت تمثیلی از روح ولی یا انسان کامل است که به علت دوری از نیستان [-عالم روحانی که در ازل در آن میزیسته]نالان شده است و این اشتیاق بازگشت به موطی اصلی خویش را در دیگران بیدار میکند."