چکیده:
یکی از مهمترین مسائلی که فهم و توجه بدان میتواند در تعمیق شناخت مسئولان و مدیران جامعه بسیار مؤثر واقع گردد،بررسی و تبیین«ملأ»و«مترفین»در سقوط جوامع و فروپاشی حکومتها میباشد. نگارنده در این مقاله ضمن تبیین نقش«ملأ»و«مترفین»به کنشهای آنان در عرصههای فرهنگی-اخلاقی،اقتصادی و سیاسی و چگونگی ایجاد ناامنی و ناپایداری توسط آنان میپردازد و با بهرهگیری از روش تحلیل محتوا،متن قرآن کریم را مورد بررسی قرار داده و با مراجعه به تفاسیر مختلف و آثار اندیشمندان اسلامی به تحلیل آیات مرتبط خواهد پرداخت.
خلاصه ماشینی:
"آیات ذیل مؤید این اصل قرآنی میباشد: «إن الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بأنفسهم» [11:رعد] (در حقیقت خدا حال قومی را تغییر نمیدهد تا آنان حال خود را تغییر دهند) قرآن کریم از طرفی یهود(صهیونیسم جهانی)را دشمنترین دشمنان جامعه اسلامی معرفی مینماید: لتجدن أشد الناس عدواوهء للذین آمنوا الیهود و الذین أشرکوا» [28:مائده] (مسلما یهودیان و کسانی را که شرک ورزیدهاند دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان خواهی یافت) و از سوی دیگر،تهدید و خطر آنان را در حد آزار و اذیت میداند نه بیشتر: «لن یضروکم الا أذی و إن یقاتلوکم یولوکم الأدبار ثم لاینصرون» [111:آل عمران] (جز آزاری [اندک]هرگز به شما زیانی نخواهند رسانید و اگر با شما بجنگند به شما پشت نمایند سپس یاری نیابند) توطئههای آنان را میتوان با استقامت و تقوا خنثی نمود: «إن تمسسکم حسنهء تسؤهم و إن تصبکم سیئهء یفرحوا بها و إن تصبروا و تتقوا لا یضرکم کیدهم شیئا إن الله بما یعملون محیط» [021:آل عمران] (اگر به شما خوشی رسد آنان را بدحال میکند و اگر به شما گزندی رسد بدان شاد میشوند و اگر صبر کنید و پرهیزگاری نمایید نیرنگشان هیچ زیانی به شما نمیرساند یقینا خداوند به آنچه میکنند احاطه دارد) و در یک دستور العمل کلی،شرط مصون بودن جامعه اسلامی را از خطر تهدیدات و آسیبها،هدایت یافتگی آنان میداند: «یا أیها الذین آمنوا علیکم أنفسکم لا یضرکم من ضل إذا اهتدیتم إلی الله مرجعکم جمیعا فینبئکم بما کنتم تعلمون» [501:مائده] ای کسانی که ایمان آوردهاید به خودتان بپردازید هرگاه شما هدایت یافتید،آنکس که گمراه شده است به شما زیانی نمیرساند بازگشت همه شما به سوی خداست پس شما را از آنچه انجام میدادید آگاه خواهد کرد تعریف مفاهیم ملأ: واژه«ملأ»در لغت،به معنای پر کردن-هرچیزی-است،و در کاربرد قرآنی آن، اغلب به معنای خواص قوم آمده است،به طوری که هم به طبقه اشراف مردم اصلاق شده است و هم به جماعتی از اهل ملکوت[المصطفوی،ج 11،9631:551]،قشری که هیبت آنان دلها،و زینت و جمالشان،چشمهای مردم را پر میکند[علامه طباطبایی،ج 2، 3991:582]،و مردم در تصمیمگیریها و اقدامات و جهتگیریهای خود منتظر اشاره آنان میباشند(همانند نقش رسانههای گروهی و نخبگان در عصر حاضر)."