چکیده:
نیازهای مادی بشر یکی از واقعیتهای زندگی است و دین و رهبران دینی همواره بر تأمین این نیازها از راه سحیح آن تأکید و انسان را به تلاش و کسب درآمد حلال تشویق کردهاند.ولی باتوجه به برخی روایات این شبهه در ذهن زنده میشود که گویا اسلام فقر را میپسندد و از آن تحلیل میکند.این مقاله درپی اثبات این مطلب است که فقر مورد تشویق،فقر مادی نیست.بلکه فقر معنوی در برابر قدرت بیمنتهای الهی موردنظر میباشد. اسلام فقر را زمینهساز فساد میداند و ایجاد فساد را از عمدهترین اهداف شیطان و انسانهای شیطانصفت میشمارد.ازاینرو پیروان خود را به کسب درآمد از راه شرعی تشویق نموده،راههایی را برای مبارزه با فقر معرفی کرده است.نیز با فساد اقتصادی و مالی چون رشوه،رانتخواری و اختلاس به شدت به مبارزه برخاسته و رواج رفاهطلبی و ثروتاندوزی را باعث فراموشی ارزشهای دینی و انحطاط جامعه میداند.اسلام تبعیض را از هر نوع آن محکوم میکند و آن را یکی از راههای گسترش فساد و فقر میشمارد که باید با آن مبارزه کرد.
خلاصه ماشینی:
"فقر در برخی از آیات و روایات اسلامی تمجید و ستایش شده ولی در پارهای دیگر،نکوهش گردیده که در نظر اول نوعی تضاد و تناقص را تداعی میکند که به طور قطع
بهبود وضع مادی خود و خانوادهاش نمیکوشد و برای سازندگی این جهان نیز قدمی
ازاینرو زندگی زاهدانه حتی اگر با فقر مادی نیز همراه باشد،ارزشمند و قابل تقدیر
این دو نوع به طور قطع از رذائل اخلاق انسانی است که به طور طبیعی نمیتواند مورد قبول باشد،همانگونه که عقل نیز آنها را محکوم میکند.
رفاه و بینیازی هم همراه باشد!رسول اکرم(ص)فقر دینی را مرگ سرخ نامیده است.
موسی از راه چوپانی هزینه زندگی خود را تأمین میکردند و دیگر پیامبران نیز همچنین.
نکته مهم این است که کسب مال حلال از نظر کمی و مصرف،محدود و درعینحال
که نیازهای مادی انسان،دامه وسیعی دارد و در اغلب موارد،با توان،امکانات و درآمدهای او هماهنگ نیست،شایسته است آدمی در زندگی تدبیر و تقدیر داشته باشد و
محیطی که فقر اقتصادی و مالی برنظام عمومی و اجتماعی آن حاکم است و مردم در تأمین
پراکندن و پاشیدن دانه است و این تعبیر،نوعی استعاره است برای کسی که مال خود را تباه و ضایع و به اصطلاح ریختوپاش میکند.
مصرف آنها حق و رضای خدا را در نظر نمیگیرند،برادران شیطان معرفی کرده است:و لا تبذیرا ان المبذرین کانوا اخوان الشیاطین(اسراء62/-72)
بالاتر تهیه کند و آنها را بدون استفاده بگذارد نیز اسراف است.
در این صورت است که ارزشهای دینی را کنار میگذارد و برای تحقق
زمامدار جامعه اسلامی کسی است که با برادرش عقیل چنان رفتار میکند تا هرگز در"