خلاصه ماشینی:
"حضور نیروهای امریکایی در آسیای مرکزی و قفقاز با توجه به حوادث 11 سپتامبر و ائتلاف ضد تروریسم که از سوی امریکاییها مطرح شد و با همراهی بسیاری از کشورهای جهان و از جمله مجموعه کشورهای CIS همراه گردید،نیروهای آمریکایی به بهانهء پشتیبانی از عملیات افغانستان پایگاههایی را در منطقه آسیایی مرکزی و در کشور قرقیزستان،ازبکستان و تاجیکستان در اختیار گرفتند و در پوشش مقابله با تروریسم به حضور نظامی خود در این منطقه که اصطلاحا«حیات خلوت روسیه»محسوب میشود و تصور نمیشد حد اقل تا یک دهه دیگر کشوری خارج از منطقه در آنجا پایگاه نظامی ایجاد نماید، مشروعیت بین المللی بخشید و این حضور با سکوت روسها نیز همراه گردید.
در تاریخ 3 شهریور 1831 و در پی بمباران برخی روستاهای مرزی توسط هواپیماها و هلیکوپترهای روسیه،پارلمان گرجستان طی مصوبهای از رئیس جمهور این کشور خواست که این کشور را از CIS خارج نماید،8اگرچه شواردنادزه به این درخواست پارلمان پاسخ مثبت نداد اما گویای عمق واگرایی از روسیه در این کشور میباشد،گرجستان برای کاهش فشار روسیه و تقویت مواضع خود در منطقه چهار محور را در دستور کار سیاست خارجی قرار داده است: 1.
3. تقویت و گسترش همکاری سیاسی-امنیتی با نهادهای غربی به ویژه شورای اروپا، OSCE و :NATO 01در این راستا گرجیها موفق شدند بعد از بروز تنش در مرز این کشور با روسها در سال 0002 ناظران OSCE را به منطقه مرزی با روسیه بکشانند،این ناظرین در چندین مورد با گزارشهایی که از اوضاع مرزی روسیه و گرجستان ارائه دادند موجب تقویت موضع گرجستان گردیدهاند از جمله در تاریخ 92 مردادماه 1831 این ناظرین حضور هواپیماهای روسی در داخل خاک گرجستان را گزارش نمودند که باعث موضعگیری کشورهای اروپایی علیه روسیه گردید."