چکیده:
مهریه به عنوان یکی از امتیازاتی است که شریعت اسلام برای زن قائل شده و تشریع آن با در نظر گرفتن آیاتی از قرآن کریم و روایاتی از معصومین ـ علیهم السلام ـ ثابت است. اگر چه در ظاهر مهریه به عنوان امتیاز ویژه ای برای زنان بوده، تا جایی که حتی زن می تواند قبل از دریافت مهریه از ایفای وظایفی که نسبت به شوهر خود دارد امتناع ورزد؛ اما تجربه نشان داده است که در بسیاری از موارد زنان به این حق قطعی خود دسترسی نمی یابند و بدون رضایت باطنی ناچارند که از این حق، صرف نظر کنند. این نوشتار که با روش پژوهش کتابخانه ای تدوین شده است، ضمن بررسی مبانی فقهی مهریه به موانع و راهکارهای استیفای آن پرداخته، با این هدف که زمینه تحولی را در نگرش عمومی و قوانین موضوعه ایجاد نماید.نگارنده به این نتیجه دست یافته است که فقدان پشتوانه های حقوقی لازم، شیوع فرهنگ نادرست قابل استیفا نبودن مهریه، مقرر داشتن مهریه سنگین و وابسته کردن مطالبه آن با انفصال و جدایی، در انحصار مرد بودن حق طلاق و فقدان سیستم اطلاعاتی کارآمد جهت ثبت و ضبط اموال و دارایی های افراد جامعه، به عنوان موانع اساسی استیفای این حق بوده و اصلاح و تکمیل قوانین موضوعه، بهره گیری از ابزارهای فرهنگ ساز جهت اصلاح نگرش عمومی جامعه به موضوع مهریه ، طراحی سیستم اطلاعاتی مناسب جهت آگاهی دقیق از اموال و دارایی های افراد ، بیمه اجباری مهریه تا سقف معین و الزام زوج به استفاده از تسهیلات جهت پرداخت تمام یا بخشی از مهریه به صورت یکجا در هنگام طلاق می تواند از جمله راهکارهای استیفای این حق باشد.
A marriage portion payable to the wife should be given to her according to the Islamic law. The Quran and the Tradition emphasise on this issue. Wives sametimes encounter some troubles to obtain their marriage portion or money.
So the paper tries to clarify some troubles and difficulties occurred in the issue.