چکیده:
این نوشتار حاصل میزگردی، با حضور جناب دکتر لطفالله نبوی، حجتالاسلام والمسلمین
عسکری سلیمانی و چند تن از استادان و محققان مرکز دائرهالمعارف علوم عقلی
اسلامی است که در باب نقش منطقدانان مسلمان، به ویژه فارابی و ابنسینا، در پیشرفت
و گسترش علم منطق و همچنین دربارة ادعای رشر مبنی بر تقسیم منطق اسلامی به مکتب
شرقی و مکتب غربی، به بحث و گفتوگو پرداختهاند.
خلاصه ماشینی:
"آیا مسلمانان توانستهاند چیزی بر مجموعة عظیم منطق ارسطویی بیفزایند؟ درصورت مثبت بودن پاسخ، سهم فارابی، ابنسینا و دیگر منطقدانان مسلمان در رشد این دانش، چقدر بوده است؟ دانشمندی آلمانی، به نام نیکلاس رشرپژوهشهای دامنهداری در زمینة منطق اسلامی انجام داده و جناب آقای دکترنبوی برخی از نوشتههای او را در کتابی به نام منطق سینوی به روایت نیکلاس رشر ترجمه کرده است.
برای پاسخ اجمالی به این پرسش و بیان دیدگاهها و پژوهشهای رشر و نیز برای اینکه دیدگاه خاص رشر (که در مقالة «Arabic logic» گرد آمده است و بنده آن را به نام «سیر منطق در اسلام» ترجمه کردهام) موجب بدفهمی نگردد، لازم است رویکرد تاریخی این بحث، به اختصار مطرح شود: میدانیم که منطق ارسطو منطقی حملی و شاهکار ارسطو بحث قیاس است، و کتاب ارغنون وی میراث بزرگی است که ما در اختیار داریم.
آیا نباید استقلال رأی داشت؟ آیا نباید به تولید علم پرداخت؟ تا کی باید به آثار ارسطو سرگرم بود؟ پس جای خلاقیت، ابتکار و استقلال رأی کجاست؟] و وقت او به سخن گذشتگان مشغول شد و مهلتی برای مراجعه به عقل خود نیافت و اگر فرصتی به او دست داد، آن را در راه افزودن بر گفتار پیشینیان و اصلاح یا تنقیح خطاهای آنان صرف نکرد؛ لیکن ما هر آنچه پیشینیان گفتند، در آغاز تحصیل، به آسانی دریافتیم و بعید نیست که غیر از جهت یونانیان نیز علومی به ما رسیده باشد.
نمونة دیگر مقالة ولفسن در مجموعة منطق و مباحث الفاظ است، به نام « تصور و تصدیق درفلسفة اسلامی ومعادلهای یونانی و لاتین و عبری آن» که در آن، اعتراف میکند تقسیم علم به تصور و تصدیق ابتکار فارابی است؛ اما در عین حال، قانع نمیشود و میگوید باید این تقسیم پیشینهای داشته باشد."