چکیده:
آنتونی گیدنز طی سالهای 2001 و 2002 پنج سخنرانی متوالی با عنوان
«چشماندازهای جهانی در زمانه گذار» انجام داد که این مقاله ترجمه یکی از آنهاست. وی به
تحول چشمگیری که در فرآیند جهانیسازی در ساختار خانواده پدید آمده و میآید اشاره
میکند و به دو موضع متفاوت لیبرال و راستگرا در برابر این تحولات چشمگیر اشاره میکند
و در انتها دیدگاه خود را که سعی میکند کمی متفاوت با دیدگاه لیبرال باشد، بیان میدارد.
خلاصه ماشینی:
"این واکنش اینگونه است: الگوهای خانواده بسیار متنوعتر از گذشته شده است؛ مردم در حال تجربه کردن اشکال مختلف روابط جنسی و خانوادگی هستند و در زمینه خانواده نیز همچون زمینههای دیگر، باید اجازه دهیم که هزاران گل بشکفد و راههای مختلف تجربه شوند؛ همانگونه که تا کنون اینچنین بوده است.
به گمان من برای فهم اینکه در حوزه خانواده چه میگذرد و برای درک اختلافنظرهای سیاسی و رویهها در حوزه زندگی خانوادگی و روابط جنسی فقط یک راه وجود دارد و آن توجه به چیزی است که من آن را ظهور دموکراسی در عواطف میخوانم.
اندیشه لیبرال، چنانکه گیدنز نیز اشاره میکند، هرگونه تحولی را در ساختار خانواده میپذیرد و از آن استقبال میکند؛ حتی اگر این تحول با فطرت بشر و ماهیت طبیعی روابط انسانی و زندگی خانوادگی در تعارض باشد و همه حریم را هتک کند.
به عنوان نمونه، هنگامیکه زن از پذیرش نقش مادری سر باز زند یا مرد از پذیرش نقش نانآوری و تأمین اقتصاد خانواده کوتاهی ورزد و نقشها بر هم بخورد، نتیجه این میشود که عواطف مادرانه جای خود را به خشونت مردانه دهد و نیز در بعد اقتصادی، فشارهای اجتماعی بر زنان از آستانه تحمل آنان بکاهد و به همین سبب آمار طلاق به بالاتر از مرز 50% برسد.
درست است که تا حدود بیست سال پیش در قانون انگلستان، زنان جزء مایملک شخصی مردان به حساب میآمدند، اما این موضوع قابل تعمیم به جوامع اسلامی نیست."