چکیده:
علامه عاشوری یکی از بزرگان عرصهء حدیث پروری معاصر است که در بسیاری از علوم رایج حوزوی،از جمله دانش حدیثشناسی صاحبنظر بوده است.ایشان اگرچه تألیف مستقلی در این زمینه از خود به یادگار ننهاده است؛ ولی بسیاری از مباحث مهم این دانش را در شرحها و حواشی فراوان خود بر کتابهای حدیثی و تفسیری مورد بحث قرار داده که تدوین آنها میتواند مجموعهء ارزشمندی را تشکیل دهد.نگارنده در این مقاله سعی نموده است تا یکی از دهها مباحث مربوط به حدیثپروری را از منظر نگاه آن مرحوم مورد بررسی قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
"آن مرحوم-که به نظر میرسد در اینگونه مباحث تحت تأثیر شدید اندیشههای علامه حلی در نهایة الاصول است-در زمینهء جعل حدیث با نقل مطالبی از نهایة الاصول علامه،بر این باور است که مسألهء جعل و نسبت کذب بر پیامبر(ص)،اگرچه بسیار تلخ و اسفبار است،اما واقعیتی است انکارناپذیر،و دلایل چندی بر وقوع آن وجود دارد.
ایشان در نقدی که بر کتاب سلیم بن قیس هلالی دارند و در مواردی متعددی از حواشی خود بر شرح اصول کافی و کتاب وافی تصریح کردهاند که برخی از احادیث این کتاب قطعا جعلی و ساختگی است،در پاسخ به این نکته که چگونه در بین اصحاب،کذب و جعل راه پیدا کرده است به ذکر دلایلی از نهایة الاصول در اثبات آن پرداخته و از جمله چنین فرمودهاند: «کتاب سلیم[بن قیس بصیغة التصغیر]الذی نقل منه هذا الحدیث،ضعیف جدا و موضوع،ذکرنا ذلک فیما مضی.
در پایان بحث یادآوری میشود که سیاست وضع و جعل حدیث،حول محورهای زیر انجام گرفته است: 1-جعل حدیث و نسبت دادن سخنانی دروغین به پیامبر(ص)یا امام(ع)؛ 2-جعل و معرفی صحابه و تابعینی که اساسا وجود خارجی نداشتند؛ 3-جعل اماکن و سرزمینهایی که واقعیت خارجی نداشت؛ 4-بدنام کردن پیشوایان خوش نام حدیث،به ویژه در دورهء بنیامیه؛ 5-تحریف واقعیتها،نظیر تغییر در اصل خبر یا تغییر سالهای وقوع حوادث3؛ آنچه به اجمال مورد بررسی قرار گرفت صرفا یکی از دهها مباحث حدیثپژوهی مرحوم علامه شعرانی است که در آثار فراوان بر جای مانده از ایشان مورد بحث و مداقه قرار گرفته است."