خلاصه ماشینی:
"بنیادیتر از همه آنکه هفتاد و دو ملت آیا برگردان نقدبهنقد است از این دو داستان یا اقتباسی است آزاد؟دیگر آنکه میرزا آقا خان آیا به دنبال انتقال اندیشهء برناردن دو سن پیر است یا آفریدهء ادبی او را تنها از نظرگاه ساختار جالب و ابتکاری آن به کار گرفته و به قول آدمیت آن را مأخذ قرار داده و بسط مقال داده است؟6پیام برناردن دو سن پیر این فیلسوف طبیعتگرا و گریزان از زدوبندهای اجتماعی،پیرو ژانژاک روسو و الهامبخش شاتوبریان چه وجه مشترکی با افکار میرزا آقا خان کرمانی، آن تبعیدی پرجوش و خروش،آن کشتهء عشق وطن،آن شیفتهء عقل و عقلانیت و خواستار بنیانگزاری مظاهر مدنیت جدید میتواند داشته باشد؟آنچه مسلم است اینکه پاسخ ما،لا اقل در آنچه که مربوط به تقابل اندیشهها میشود هنگامی میتواند جامع و مانع باشد که همگی آثار و دستاوردهای این دو نویسنده را که در فاصلهء زمانی نه چندان دور از هم ولی در دو جهان متفاوت زندگی کردهاند رویاروی هم قرار دهیم.
میرزا آقا خان کرمانی داستان خود را از قهوهخانهء سورات و با ادعای کفرآمیز آن دانشور ایرانی آغاز میکند همو که«همهء عمرش در علم کلام و اصول عقاید و صحبت دیانت صرف شده بود و در آخر،کارش به الحاد و ضلالت کشیده به هیچچیز اعتقاد نداشت همهچیز را افسانه و ریشخند و بازیچه میپنداشت...
». 44 سرانجام کلام آنچه که به عنوان سرانجام کلام و پس از مقایسهء کلبهء هندی و کافهء سورات با هفتاد و دو ملت میتوانیم بیان کنیم از این قرار است: میرزا آقا خان کرمانی بیشتر از آنکه از اندیشهء برناردن دو سنپیر الهام گرفته باشد از قالب داستانی دو آفریدهء او متأثر شده است."