چکیده:
نویسنده در این مقاله،با استشهاد به ابیاتی از شعرا،از بازی نرد و شطرنج و اصطلاحات آنها بهعنوان نمادهایی در حوزهی عشق و عرفان نام برده و آنها را بررسی کرده است.
خلاصه ماشینی:
"*** شعرا با استفاده از بازی نزد و شطرنج در بعضی از اشعار خویش به برخی نکات عرفانی و عشقبازی عاشق با معشوق آسمانی اشاره کرده و با در نظر گرفتن طرفین بازی و برد و باخت در نرد و شطرنج به بازی عرفانی گریز زدهاند.
از آب و گل بزادی در آتشی فتادی سود و زیان یکی دان،چون در قمار مایی «کلیات شمس،غ 2965»جان بسی در باخت عاشق تا به آن رخ عشق باخت پاک باز آمد مقامر از فراوان باختن «دیوان کمال خجندی،ج 2،غزلیات،ش 678»اندر این شطرنج برد و ماند یکسان شد مرا تا بدیدم کاین هزاران لعب یک کس مینهاد «کلیات شمس،غ 734»به نرد عشق تو نقشی ز کعبتین مراد ورای عاشق فارد نمیتواند دید «دیوان خجندی،ج 1،غزلیات،ش 329» گاهی خود عشق حریف عاشق میشود و با او به بازی میپردازد.
کاین عاشقی چو بازی شطرنج هندوی است گاهی بود به لعب پیاده ز شاه به «دیوان قطران،مقطعات،ص 506»حسن و خال حسن و زیبایی معشوق آنقدر زیاد و غیرقابل وصف است که در عرصهی عالم برای آن حریفی پیدا نمیشود.
داو تمام خواس مه اندر چهارده حسنت زیاده کرد و ببردش سه چار دست «دیوان سلمان ساوجی،قصاید،ش 32»می ده به آن نگار که در نرد دلبری بر کعبتین حسن همه نقش او شش است «دیوان ابن یمین،غزلیات،ش 57» گاهی شاعر در عرصهی حسن،خال معشوق را در برابر ماه و خورشید قرار میدهد."