چکیده:
در این مطالعه ابتدا بهرهوری نهایی و عوامل تولید نیروی کار و سرمایه و همچنین اثرات پیشرفت فنی بر روی بهرهوری عوامل تولید در بخشهای صنعت و کشاورزی بررسی شده و سپس به مقایسه پیشرفت فنی عوامل تولید در دو بخش کشاروزی و صنعت پرداخته شده است. برای تجزیه و تحلیل بهرهوری نهایی عوامل تولید و اثرات پیشرفت فنی بر روی آنها در دو بخش صنعت و کشاورزی از تابع کاب-داگلاس استفاده شده است.دادههای این مطالعه به صورت سری زمانی مربوط به سالهای 79-1338 استخراج شده و از دادههای حسابهای ملی بانک مرکزی، بانک اطلاعاتی PDS,FAO و بانک اطلاعات مقالهها و دادههای اقتصادی در ایران (IELDB2)نیز استفاده گردیده است و از روش حداقل مرلبعات معمولی(OLS)برای برآورد توابع نیز مورد استفاده قرار گرفته است.
نتایج بررسی نشان میدهد که بهرهوری نهایی نیروی کار و سرمایه در دو بخش صنعت و کشاورزی مثبت بوده و مقادیر آنها در بخش کشاورزی تفاوت چندانی با بخش صنعت ندارد. لازم به ذکر است که در برآورد تابع تولید و پیشرفت فنی، زمانی که اثرات کمی و کیفی عوامل تولید بر روی ارزش افزوده بخشها تفکیک شده است، نتایج نشان میدهد که اثرات تغییران کمی نیروی کار وسرمایه بر روی ارزش افزوده بخش کشاورزی هر دو مثبت بوده است ولی در بخش صنعت اثرات تغییرات کمی نیروی کار منفی و اثرات تغییرات کمی سرمایه مثبت محسوب میشود.
نتایج نشان میدهد که تغییرات کیفی عوامل نیروی کار و سرمایه بخش کشاورزی، روی ارزش افزوده این بخش تأثیر منفی و تغییرات کیفی عوامل نیروی کار و سرمایه بخش صنعت روی اززش افزوده بخش مذکور تأثیر مثبت داشته است.
خلاصه ماشینی:
"لازم به ذکر است که در برآورد تابع تولید و پیشرفت فنی، زمانی که اثرات کمی و کیفی عوامل تولید بر روی ارزش افزوده بخشها تفکیک شده است، نتایج نشان میدهد که اثرات تغییران کمی نیروی کار وسرمایه بر روی ارزش افزوده بخش کشاورزی هر دو مثبت بوده است ولی در بخش صنعت اثرات تغییرات کمی نیروی کار منفی و اثرات تغییرات کمی سرمایه مثبت محسوب میشود.
رابطه بالات اثر خالص پیشرفت فنی هر یک از عوامل تولید(تکنولوژی، نیروی کار و سرمایه)را بر رشد تولید نشان میدهد که در آن::اثر خالص تکنولوژی:اثر خالص پیشرفت فنی حاصل از نیروی کار:اثر خالص پیشرفت فنی حاصل از سرمایهالگوی مورد استفاده در پژوهشدر این معادله برای تجزیه و تحلیل بهرهوری نهایی عوامل تولید نیروی کار و سرمایه در بخشهای صنعت و کشاورزی از تابع کاب-داگلاس استفاده شده است که از جمله مزیتها و ویژگیهای بارز این الگو آن است که ضرایب برآوردی عوامل، علاوه بر اینکه کشش جزئی هر کدام را بیان میکند، میتواند بیانگر بهرهوری نهایی هر کدام از عوامل تولید(سرمایه و نیروی کار)باشد.
جهت بررسی پیشرفت فنی عوامل تولید در بخش صنعت نیز از الگوی زیر استفاده شده است:(12)با توجه به رابطه(8)در این معادله نیز،اثر خالص پیشرفت تکنولوژی در بخش صنعت،اثر خالص پیشرفت حاصل از نیروی کار بخش صنعت واثر خالص پیشرفت حاصل از سرمایه بخش صنعت را روی ارزش افزوده بخش صنعت نشان میدهد.
البته، در برآورد تابع تولید و پیشرفت فنی-که اثرات تغییرات کمی و کیفی عوامل نیروی کار و سرمایه بخشهای مورد بررسی بر روی ارزش افزوده آنها تفکیک شده است، نتایج نشان میدهد که اثرات تغییرات کمی نیروی کار و سرمایه هر دو بر روی ارزش افروده بخش کشاورزی مثبت ولی اثرات تغییرات کمی نیروی کار بخش صنعت بر روی ارزش افزوده آن بخش منفی و اثرات تغییرات کمی سرمایه روی ارزش افزوده آن مثبت بوده است."