چکیده:
استقرار مالیات بر ارزش افزوده(VAT). 1 در ایران از جنبههای متفاوتی میتواند مورد بررسی قرار گیرد.این مقاله با اتخاذ یک روش مقایسه علمی جدید، درصدد پاسخ به این سؤال است که آیا لزومی بر اجرای مالیات بر ارزش افزوده در ایران وجود دارد یا خیر؟از این رو با تبیین یک«مقایسه ارزشی»که متکی بر منطقی علمی است، ابتدا کلیت نظام مالیاتی ایران با یک متوسط جهانی مقایسه شده و سپس با بررسی اجزای نظام مالیاتی به تحلیل لزوم حکومت به سمت استقرار مالیات بر ارزش افزوده در اریان میپردازیم.نتایج تحلیل به کارگیری این روش حاکی از آن است که بطور کلی استقرار مالیات بر ارزش افزوده در ایران میتواند فاصله میان ایران و متوسط جهانی را در سطح دستیابی به شاخصهای مطلوب مالیاتی کاهش دهد.
خلاصه ماشینی:
"چارچوب طرح ریزی شده برای این امر از سه الزام تشکیل میشود؛اولین الزام در پاسخ به این پرسش تعریف میشود که در پایههای مالیاتی کشورهای مختلف چه اعدادی مورد مقایسه قرار میگیرد یا به عبارتی محاسبه این اعداد بر اساس چه تعاریفی انجام میشود؟الزام بعدی به نحوه انتخاب کشورهای مورد مقایسه میپردازد و سومین الزام نیز این مسئله را مورد بررسی قرار میدهد که چگونه ساختار اقتصادی کشورهای مورد مقایسه، اعتبار مقایسه بین دو کشور را تحت تأثیر قرار میدهد؟در این قسمت به تشریح این الزامات در قالب چارچوب تحلیل مقایسهای میپردازیم:الف)مقایسه باید با تعریفی مشخص و واحد از پایه مالیاتی، اجزا و شاخصهای ارزیابی آن، در بین کشورهای منتخب انجام شود.
دسته اول شاخصها که ارزش مقایسه را اندازهگیری میکنند به ساختار درونی؛که بیانگر درجه توسعه یافتگی و اندازه و سطح تکامل اقتصادی است، نسبت کل هزینههای دولت به تولید ناخالص داخلی()؛که بیانگر اندازه عملکرد دولت در اقتصاد است و نیز سرانه تولید نفت()؛که این شاخص نیز بیانگر ساختار اقتصاد است و به نوعی امکان تکیه دولت بر درآمدهای نفتی را نشان میدهد، توضیح (به تصویر صفحه مراجعه شود)داده میشود، از این پس برای سهولت سه شاخص مذکور را با عنوا نشاخصهای هدف به کار میبریم.
پس از گذشت حدود 40 سال از ابداع VAT تاکنون در اکثر کشور جهان سهم اصلی تأمین مالیات بر کالا و خدمات به عهده VAT است که یک نوع مالیات بر مصرف عمومی است 2 که البته با اجرای برخی از مالیاتهای دیگر انتخابی بر مصرف نظیر Exercise Tax تکمیل میشود، لیکن ویژگیهای اصلی VAT نظیر بهبود کارایی اقتصادی، ثبات درآمد مالیاتی، انعطاف پذیری، اجتناب از پرداخت مالیات مضاعف، امکان برقرار معافیت برای کالاهای ضروری و مهمتر از همه وجود یک پایه مالیاتی گسترده، باعث شده که بسیاری از صاحبنظران مالی و اقتصادی اجرای این نوع مالیات را حلال بخش زیادی از نارسائیهای نظام مالیاتی میدانند."