خلاصه ماشینی:
"از محمد حیدری سیاستهای دیکتهشده بانک جهانی،مکمل اصول عالی سیاست خارجی آمریکا و منطبق با منافع کمپانیهای چندملیتی است یکصد و پنجاه سال پیش«فردریک لیست» اقتصاددان معروف آلمان نوشت:«تجارت آزادی که انگلستان مطرح میکند و دولتها را تشویق به سیاست تجارت آزاد مینماید،مانند تمام کالاهای انگلستان تنها برای صادرات بستهبندی شده است».
چه در آن زمان،و چه در این دوران، نظریههایی که تئوریسینهای انگلیسی و آمریکایی برای آزادی تجارت ارائه میدادند و میدهند،و ردیههایی که رقبای آنها مطرح میکردند و میکنند،کمترین ارتباطی با اقتصاد کشورهایی نظیر کشور ما ندارد،اما شگفتا که ما اقتصادمان را بر مبانی همان تئوریها پایهگذاری کرده(و میکنیم)،تاوان میدهیم و عبرت هم نمیگیریم!...
یک ریشهیابی از چند سال قبل،تئوریهایی بر اقتصاد ایران حاکم شده که اهم آنها عبارت است از: الف-باز بودن دروازهها بر روی واردات و صادرات، ب-اعمال سیاست عرضه و تقاضا،و یا به عبارت واضحتر،عدم دخالت دولت در سازوکار بازار، د-فعال کردن بورس سهام با نیات مختلف،و از جمله ایجاد زمینه سرمایهگذاریهای متمرکز.
3 اما هم ناپلئون،و هم فیزیوکراتهای فرانسه، یک قدم از همتایان خود در انگلیس عقب بودند، زیرا در آن سالها که فیزیوکراتهای فرانسه به خاطر انقلاب و مشکلات آن معطل مانده بودند، رقبای انگلیسی آنان با اصلاحات تدریجی در داخل،زمینههای لازم برای استیلای مطلق انگلستان بر تجارت جهانی را فراهم آورده بودند.
همین مأخذ میافزاید:«فیزیوکراتها برای تبدیل مواد خام به کالای تمام شده پول تهیه میکردند و آن را از تولیدکنندگان به مصرفکنندگان میرساندند و ازه ردو طرف سود میبردند»صفحات 6 و 7 (2)-همان منبع صفحه 96 (3)-همان منبع صفحه 135 (4)-برای آنکه دانسته شود انگیزهء جنگهای ناپلئونی، و مقاومت سرسختانه انگلستان تا چه حد به خاطر آزادی و دموکراسی،و تا چه اندازه برای تأمین منافع تجارتی آنها بوده،خواندن جلد آخر تاریخ تمدن توصیه میشود."