خلاصه ماشینی:
"از سوی دیگر،این نیز بسیار عبرتانگیز است که اگرچه یکی از انگیزههای تشکیل صندوق بین المللی پول فراهم کردن شرایطی بود که در آن بحرانهای پولی و یا تغییرات نرخ ارز مشکلآفرین نبوده و تحت کنترل باشد،ولی در عمل،به هرسرزمینی که صندوق بین المللی پول قدم گذاشت،با سیاستهایی که بر آن جوامع (به تصویر صفحه مراجعه شود) همراه با رشد سرمایهداری جهانی حلبیآبادیها،حتی در جوامع غربی هم رشد میکنند.
ولی پیآمدهای برنامه تعدیل ساختاری در واقعیت زندگی،نه در درسنامهها،چه بودند؟ اول از همه،اجازه بدهید تا بر اساس آنچه در نشریه رسمی صندوق بین المللی پول آمده اشت ببینیم بر سر بدهی خارجی چه آمده است؟ وضعیت این بدهیها را در جدول شماره یک ملاحظه میفرمایید.
بر اینچنین بستری است که تنها میتوان و باید از غارت و چپاول کشورهای فقیر سخن گفت-برای کمی بیشتر از یک تریلیون بدهی،2 تریلیون پرداختند ولی هنوز جدول یک-کشورهای در حال توسعه:بدهی خارجی به میلیارد دلار(3) (به تصویر صفحه مراجعه شود) 2 تریلیون دیگر نیز بدهکارند!واقعا عجیب است که با این وصف،ادعا میکنند که با این نوع زهکشی سرمایه از کشورهای فقیر،شرایط را برای «جلب»سرمایه به این جوامع آماه میکنند تا برای رفع مصائبی که دارند مددکارشان باشند!
-با انهدام آنچه که در اروپای شرقی و شوروی سابق وجود داشت و افزون این جوامع به «مشتریان»صندوق بین المللی پول،افزایش رقابت بین جوامع در حال توسعه،از سویی، سیاستپردازان این جوامع را وامیدارد تا برای افزودن بر توان صادراتی خود،ارزش پول محلی خود را هرروزه بیشتر کاهش بدهند ولی از طرف دیگر،از آنجا که همگان را به اجرای این سیاست واداشتهاند،نتیجه در عمل،چیزی شده است که من آن را صادرات مستمندساز مینامم."