خلاصه ماشینی:
"برداشت او از توحید، نه برداشتی صوفیانه و عارفانه بود و نه برداشتی فیلسوفانه و متکلمانه، بلکه برداشتی جامع بود که موجب تحول در فکر و قلب و جامعه میشود و نه تنها زندگی فردی انسان، بلکه زندگی اجتماعی او را نیز دگرگون میسازد: توحید تنها یک عقیدة قلبی نیست که انسان را به سوی عبادت و معابد می کشاند و فقط در کارهای عبادی به کار آید، و تنها یک مسألة فلسفی و کلامی نیست که با دلیل و برهان اثبات شود و به همین جا متوقف گردد، بلکه حقیقتی است که باید در فکر و عقل و عمل تحولی پدید آرد و جهت زندگی و وضع اجتماعی را برگرداند…37 روشنتر از این سخن او، این سخن اوست: اولین دعوت پیمبران خداشناسی و یگانه پرستی است… آیا مقصود از این دعوت، که همة پیمبران در آن متفق و هماهنگ بودند و روشنترین برهان راستی پیمبران همین است، تنها عقیدة قلبی و عبادت بوده؟ تنها اعتقاد قلبی و درونی برای چه بوده؟ و اگر بیش از عقیده و ایمان میخواستند تنها مردم را به عبادت وادارند که در معابد برای وی سجده کنند و از او درخواست داشته باشند و در جز این حال، از هر کس و هر قانونی خواهند پیروی نمایند و سر تسلیم در برابرش فرود آرند و گردن اطاعت به حکم او دهند، پس چرا زورمندان و مستبدان با پیمبران به ستیزه و جنگ برمیخاستند و تا میتوانستند با هر نیرویی میخواستند دعوت آنان را خاموش کنند؟ اگر چنین بوده، راه آشتی باز بود: مرزی برای مردم معین می کردند که در هنگام عبادت و دعا به خدا روی آرند و در اطاعت و فرمانبری از آنها پیروی کنند….
آری، اصل شورا در جمهوری اسلامی میراث آیت الله طالقانی است و او نخستین کسی بود که پس از پیروزی انقلاب از شورا سخن گفت و، البته، هیچگاه آن را از سر تعارف و برای مجلس آرایی و تشریفات نگفت، بلکه آن را به عنوان اصلی حیاتی و ضروری مطرح کرد که باید صورت قانونی بیابد و ادارة امور کشور بر پایة آن باشد."