خلاصه ماشینی:
"1-اعقاد قرارداد گلستان که راهرا برای عهدنامه بعدی هموار ساخت با وساطت بسیار فعال دو تن از عمال سیاست بریتانیا یکی سرگور اوزلی sir gore ouse LOy سفیر و دیگری جیمس موریر دبیر سفارت که هردو بسمت امین و نماینده دولت ایران عمل میکردند صورت گرفت بلکه میتوان گفت این دوتن بودند که با لطایف الحیل و دورغ و فریب،قرارداد را باایران تحمیل کردند.
نتیجه این وضع کسادی بازار،محدود ماندن عرصه بازرگانی داخلی و نارضائی بازرگانان بود که چون با افتادن قسمت عمدهای از بازار داخلی بچنگ سرمایهداران خارجی توام میشد سبب شد که چون موقع مناسب فرا رسید بورژوازی تجارتی ایران با همه ناتوانی خود در راس مرحله نخست انقلاب قرار گیرد و علیه استبداد حاکمه که پایه اساسی آن فئودالیزم بود بمبارزه برخیزد.
تودههای وسیع مردم دور از این جریان،در زیر یوغ سنگین نادانی و بیسوادی و فقر و تیره بختی دستو پا میزدند و بآنها چنین یاد داده میشد که بخت و سرنوشت خویش را مسئول رنجها و دردهای خود بدانند اما اینک شیوه ادبی نوین سعی داشت بمردم نزدیک شود و زندگی سیاسی و اجتماعی آنها را بازبانی که برای آنها قابل فهم باشد تصویر کند و آنها را بمرحله درک آگاهانه موقعیت تاریخی خود سوق دهد.
یکی برنامه گروه مشهد که در سال 1905(1284)توسط حیدر عمو اوغلی،یکی از برجستهترین شخصیتهای؟؟؟ آن دوران در ایران تدوین گردید و دیگری برنامه جمعیت ساکن باکو که مستقیما از برنامه سوسیال دموکراسی قفقاز الهام میگرفت و از اولی دارای جنبههای مترقیانهتری بود و آزادی اجتماعات،آزادی نطق و بیان،؟؟؟ مطبوعات و اتحادیهها و حقوق مساوی برای تمام خلقها اعماز هریک از ملیتها و پیروان مذاهب مختلف و تقسیم زمین بین دهقانان را مطالبه؟؟؟."