چکیده:
اساطیر ایرانی سرگذشتی پرفرازونشیب،شگفت و خواندنی دارند؛این اساطیر از آغاز پیدایش تا دوره اسلامی تحت تأثیر عواملی چند،تغییرات و تحولات بسیاری را پسپشت نهادهاند.یکی از این اساطیر،سروش است.سروش از دورهء پیش از زرتشت وجود داشته است، آنگاه در آیین زرتشت،در زرتشتیگری متأخر،در آیین مانی،در زروانیسم و نیز در دورههای مختلف تاریخی-از پیش از مادها تا دورهء ساسانی و پس از آن-تحولاتی بسیار را پذیرفته تا آنکه در دورهء ساسانی بدل به ایزدی قدرتمند و محبوب گشته است و تا به امروز در میان زرتشتیان این قدرت و محبوبیت رو به تزاید داشته است.از دیگر سو در انواع مختلف ادبیات فارسی دری(حماسی،صوفیانه،درباری و...)نیز از سروش یاد شده است.در این جستار کوشیدهایم سرگذشت این ایزد باستانی را به همراه مهمترین شواهد مورد کاوش و بحث قرار دهیم.
خلاصه ماشینی:
"این مهمترین عامل مؤثر بر تحول اساطیر بوده است.
سروش از جمله ایزدانی است که در فرهنگ آریایی دائما در حال تغییر و تحول بوده و
قدرت و فرمانروایی است و این مقوله خود دو جنبه دارد:یکی جنبهء قانونی و قضایی و
خدایی خاص نبوده،بلکه در زمان زرتشت پیدا شده است به این صورت که سروش ابتدا
(زنر،1،4831:9-86)بعد از این در اوستای متأخر(به غیر از گاتاها)است که سروش ابزار و عامل منتخب خداوند از برای دیوان و تمامی دروندان
توزیع میشود)اما برای سروش شش نان لازم است(میرفخرایی،7631:89)در بندهشن
دیگر بخصوص سروش به عنوان ایزد داوری وارد میشود(مولتون،4831:86)سروش
باسمهای زرین(بهار،2631:74)او در اوستا همه جای جهان است اما در ادبیات متأخر
(بهار،9631:88)موبد،نمایندهء زمینی و این جهانی سروش است.
تنزل مقام سروش ناشی از ماهیت یکتاپرستانهء دین زرتشت است اما اهمیت یافتن
بعدی این ایزد نشاندهندهء انحرافی است که در این دین توحیدی پیش آمد و آن را به
این سخن خود جوازی است بر گشودن باب تأویل و توجه دادن مخاطب به رمز
در اساطیر دیگر ملل کهنسال نیز فصل ماوراء الطبیعه بسیار مفصل است و اصولا
دیرندهء سروش است در فرهنگ ایران و تمدن کهنسال آریایی.
بر اثر خواب بوده برای کیخسرو تعریف میکند:سروش خجسته شبی ناگهان بکرد آشکارا به من بر نهان
و این آخرین مورد است که ذکری از سروش در شاهنامه به میان میآید و چنانکه
خاقانی نیز از سروش با نام روح القدس یاد کرده است:مریم بکر معانی را منم روح القدس عالم ذکر معانی را منم فرمانروا
از اسلام تجسم بخشیده است و در آن ایزد سروش به گونهء مرد جنگاوری توصیف شده که"