چکیده:
تولید علم و خلق فناوری مستلزم اجرای پژوهشها و «تبادل اطلاعات و نظرات»در بین پژوهشگران است.به دلیل محدودیت امکانات،هر دو فرایند نیازمند انتخاب و داوری مبتنی بر«معیارها»و«روشهای»قابل اعتمادند.از آنجا که 1. معیارها کاملا دقیق نیست و 2.در همهء رشتههای علمی نمیتوان آنها را یکسان اعمال کرد،نقش روش یا فرایند تصمیمگیری اهمیت زیادی مییابد.روش یونان قدیم که متکی بر بحث و مجادلهء منطقی بود در دورهء رنسانس با تکیه بر متون به عنوان مبنا منسوخ گردید.در قرن نوزدهم گروههای خاصی(مانند انجمنهای سلطنتی اروپا)تصمیمگیرندهء اصلی رد یا قبول بودند،اما با گسترش علوم و پیدایش گرایشهای متنوع در هر رشته،به تدریج نظرخواهی از متخصصان رواج یافت.پس از جنگ جهانی دوم،با افزایش سرمایهگذاری دولتها در بخش پژوهش و نیاز به تصمیمگیری متمرکز،رقابت فشردهتر و داوری دشوارتر گردید.روشهای رایج کنونی که با نام کلی«داوری خبرگان» ReviewẓPRẒ(Peer) شناخته میشود،عبارت است از فرایندهایی که طی آن گروهی از افراد شناخته شده در هر تخصص،طرحهای پیشنهادی را مطالعه میکنند و در تصمیمگیری برای اعطای بودجه نقش اصلی را دارند. گرچه بیشتر جوامع علمی کنونی به مؤثر بودن روش PR معتقدند،ارزیابیها و انتقادهایی نیز در مورد این روش مطرح شده است،مثلا،گرایشهای جدید احتمال موفقیت کمتری دارند یا پیشنهاد طرحها و نظرات متناقض با باورهای عمومی محال یا بسیار دشوار میگردد،بنابراین علوم تجربی دچار تعصبات بازدارنده میشوند.چاپ مقالات با دادههای غیرواقعی با اعطای غیرعادلانهء بودجه به طرحها از جمله دلایل دیگر بر لزوم بازنگری در فرایندهای داوری PR به شمار میروند.در طراحی این فرایند باید محدودیتهای انسانی مانند حسادت،تمایل به جهتی خاص،وسوسهء ربودن فکر و کند کردن رقیب همواره مدنظر قرار گیرد.در این مقاله با نقادی این روشها،پیشنهادهایی عملی برای اصلاح فرایندهای موجود و تطبیق آن با فرهنگ و تشکیلات کشوری ارائه خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
"گرچه بیشتر جوامع علمی کنونی به مؤثر بودن روش PR معتقدند،ارزیابیها و انتقادهایی نیز در مورد این روش مطرح شده است،مثلا،گرایشهای جدید احتمال موفقیت کمتری دارند یا پیشنهاد طرحها و نظرات متناقض با باورهای عمومی محال یا بسیار دشوار میگردد،بنابراین علوم تجربی دچار تعصبات بازدارنده میشوند.
با تشکیل شورای پژوهشهای علمی کشور و واگذاری بخش عمدهای از بودجهء تحقیقاتی به منظور اعمال مرکزی در انتخاب طرحها و جهت دادن بخش پژوهش به سوی اهداف توسعهای کشور در قالب طرحهای ملی،انتخاب معیارها و روش اعمال آنها (داوری)ضرورت بیشتری یافت.
2. روش NIH در این روش طرح پیشنهادی توسط محقق نوشته میشود و توسط ادارهء بودجههای پژوهشی (Division of Research Grants به یکی از گروههای مطالعه (Study sessions) ارسال میگردد(تا اگر به پژوهش از زاویه توسعه بنگریم،بخش پژوهش نه تنها در حرکت ما به سوی مرزهای دانش مؤثر است بلکه با آفرینش فناوریهای جدید به حل معضلات کشور و نوآوری خواهد پرداخت.
علاوهبر این مبهم شدن مرز بین رشتهها و لزوم پرداختن به پژوهشهایی که چند رشته در آن مشارکت دارند(تحقیقات چندجنبهای) (Multidisiplinary Research) بررسی و اعطای بودجهء متمرکز(که از سالها پیش در کشورهای پیشرفته آغاز شده است)را در ایران نیز اجتنابناپذیر میسازد.
مثلا در مورد این طرحها،بیشتر به توانایی افراد توجه گردد(مانند سیستم افریقای جنوبی)تا به ضرورت انجام طرح زیرا اولا آیندهء جهان علم و فناوری برای هیچکس روشن نیست چه بسا اهمیت نتایج آن طرح مانند پژوهشهایی که به اختراع ترانزیستور ختم شد،در زمانی بعد قابل درک باشد."